(2628)ماجرای مرد و زن را مَخلصی |
|
باز میجوید درون مُخلصی |
(2629)ماجرای مرد و زن افتاد نقل |
|
آن، مثال نفس خود میدان و عقل |
(2630)این زن و مردی که نفس است و خرد |
|
نیک پابست است بهر نیک و بد |
(2631)وین دو پابسته در این خاکی سرا |
|
روز و شب درجنگ و اندر ماجرا |
(2632)زن همی خواهد حویج خانگاه |
|
یعنی آبرو و نان و خوان و جاه |
(2633)نفس همچون زن پیِ چارهگری |
|
گاه خاکی گاه جوید سروری |
(2634)عقل، خود زین فکرها آگاه نیست |
|
در دماغش جز غم الله نیست |
(2635)گرچه سرّ قصه این دانه است و دام |
|
صورت قصه شنو اکنون تمام |
مَخلصی: به معنی مختصر کردن، به اتمام رساندن، رهاشدن از ماجرا وداستان.
مُخلصی: یعنی پاک دلی.
حویج: مخفف حوایج و به معنای نیازمندیهای خانه است، ما یحتاج منزل و مطبخ از اسباب و انواع سبزى و تره بار و دانهها
خانگاه: منزل و سراى که مشتمل بر چند حجره است، خانه،
پیِ چارهگری: یعنی به دنبال برآوردن حاجات مادی است.
جوید سروری: یعنی خود را برتر دیدن.
دردماغش: یعنی درسرش، در فکر و اندیشه اش.
غم الله: یعنی فکر خدا.
سرّ قصه: یعنی موضوع اصلی داستان.
( 2628) مختصر ماجراى مرد و زن را دل پاکى جستجو مىکند.( 2629) ماجراى مرد و زن مثال بود براى نفس و عقل تو.( 2630) این زن و مردى که نفس و عقل است مرکزیست براى نیکى و بدى.( 2631) این دو مرکز در عالم خاکى همواره با یکدیگر در جنگ و جدالند.( 2632) زن همیشه آبرو و نان و جاه و شهرت را طالب است.( 2633) نفس نیز مثل او همیشه براى اینکه در عالم خاکى خوش باشد جاه و سرورى مىطلبد.( 2634) ولى عقل در این وادى نیست در دماغ او جز فکر خدا چیز دیگرى حکومت ندارد. ( 2635) اگر چه باطن قصه دانه و دام است ولى اکنون صورت قضیه را تمام بشنو.
مولانا میخواهد داستان مرد عرب را دنبال کند اما باز به یادش می آید که وضع این زن و مرد،شباهت به رابطهْ نفس انسان با عقل کمالجوی او دارد. در کلام مولانا به دوگونه عقل برمیخوریم:
الف) عقلی که بر هوای نفس چیره است و انسان را به وصال حق راه مینماید؛
ب) عقل حیلهگر و حسابگر که در اکتساب منافع مادی او را یاری میکند.
مولانا میگوید: عقلِ کمالطلب و جویندهْ خدا و نیز نفس هوا جو، هر دو برای تنظیم امور این جهانی بایستهاند و اگر یکی از آنها نباشد نظام این جهان بهگونهْ دیگری خواهد بود. مولانا با توجه به زمینه قصه خود، میگوید: زن مانند نفس به دنبال برآوردن حاجات مادی است و نفس مانند زنِ عرب برای منافع خود گاه خاکی میشود و گاه خود را برتر میبیند. سر قصه و موضوع اصلی آن، منافع حیاتی و گرفتاریهای آن است اما تو باید ظاهر و صورت قصه را بشنوی.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |