بدی های برادران را فراموش کن، تا دوستی شانرا پایدار کنی . [امام علی علیه السلام]
عرشیات
قصه درویش وزنش(49)
چهارشنبه 92 اسفند 7 , ساعت 4:43 عصر  

طاعت از ایمان و خدمت از محبّت انفکاک نمى‏پذیرد،

حقیقت منهای شریعت بی نتیجه است

 

(2636) گر بیان معنوى کافى شدى                       

 

خلق عالم عاطل و باطل بدى‏

(2637) گر محبت فکرت و معنیستى                      

 

صورت روزه و نمازت نیستى‏

(2638) هدیه‏هاى دوستان با همدیگر                     

 

نیست اندر دوستى الا صور

(2639) تا گواهى داده باشد هدیه‏ها                       

 

بر محبتهاى مضمر در حفا

(2640) ز آن که احسانهاى ظاهر شاهدند                

 

بر محبتهاى سِرّ، اى ارجمند

 گر بیان معنوى کافى شدى: یعنی وجود معنوی تنها کافی نیست.

 عاطل و باطل بدى: یعنی اگر اگر فقط معنی کافی بود، نیازی نبود که جسم مادی خلایق نیز پدید آید.

 صورت روزه و نمازت نیستى: یعنی بدون تردید محبت حق نیز بدون عبادات ظاهری کافی نیست.چرا که اعمال ظاهرى و حرکات بدنى متولد از فکر و اراده‏ى انسانى است و میانه‏ى اعمال و افکار، پیوندى است استوار که اهل نظر و آنها که در روان شناسى دید قوى دارند از روى نوع عمل به فکر و چگونگى احوال نفس پى مى‏برند پس هر عملى دلیل است بر وجود نوعى از فکر و حالات روح انسانى، بنا بر این مقدمه مولانا نتیجه مى‏گیرد که تکالیف شرعى فرض شده است تا اداء تکلیف بر صحت عقیده دلالت کند و آن را باثبات رساند، مردم که بیک دیگر هدیه مى‏دهند و ادب بجا مى‏آورند هم دلیل است بر آن چه گفتیم، نهایت آن که نخستین دلیل شرعى و دومین دلیل عرفى و یا طبیعى است، بدین دو دلیل معلوم مى‏گردد که نیت و محبت از خدمت و اعمال محبت آمیز جدا نشاید بود و آن معنى و حقیقت بدون این شکل و صورت ناقص است زیرا فایده‏ى معانى نفسانى در اعمال خارجى ظاهر مى‏شود علاوه بر آن که ما در دنیا و عالم صورت زندگى مى‏کنیم نه در عالم معنى تا از شواهد حسى مستغنى باشیم، اعمال و آداب شواهدى هستند که وجود قصد و معنى را به تاکید تمام بیان مى‏کنند و نقش شک و تردد خاطر را مى‏زدایند، این امرى طبیعى و وجدانى است، کسى اگر نسبت بما ادعاى دوستى مى‏کند، انتظار داریم که اعمال او دوستانه و بسود ما باشد، محبت بدون خدمت ادعایى بى‏دلیل و گواه است. پس در حقیقت مولانا مى‏خواهد بگوید که ایمان و اعتقاد قلبى از عمل و طاعت انفکاک نمى‏پذیرد و طاعت شرط صحت ایمان است ، ایمان بمنزله‏ى اصل و عمل در حکم فرع و اثر آن اصل است. رابطه‏ى ایمان و عمل، در ابیات ذیل از مثنوى روشن تر بیان شده است:

            این نماز و روزه و حج و جهاد             هم گواهى دادنست از اعتقاد

            این زکات و هدیه و ترک حسد             هم گواهى دادنست از سر خود

            خوان و مهمانى پى اظهار راست             کاى مهمان ما با شما گشتیم راست‏

            هدیه‏ها و ارمغان و پیش کش             شد گواه آنک هستم با تو خوش‏

            هر کسى کو شد بمالى یا فسون             چیست دارم گوهرى در اندرون‏

            گوهرى دارم ز تقوى با سخا             این زکات و روزه در هر دو گوا

             روزه گوید کرد تقوى از حلال             در حرامش دان که نبود اتصال‏

            و آن زکاتش گفت کو از مال خویش             مى‏دهد پس چون بدزدد ز اهل کیش‏

مثنوى، ج 5، ب 183 ببعد                      

( 2636) اگر بیان معنوى کامل مى‏شد و ممکن بود معنى را آن طور که باید بطرف حالى کرد عالم صورت عاطل و باطل مى‏ماند و مصرفى نداشت.( 2637) اگر محبت فکرت و معنى است روزه و نماز تو صورت هم نیست.( 2638) هدیه‏هایى که دوستان تقدیم یکدیگر مى‏کنند در عالم دوستى صورتى بیش نیست.( 2639) و فقط براى اینست که نماینده و گواه دوستى قلبى و باطنى باشد.( 2640) زیرا احسان ظاهرى شاهد و دلیل محبت باطنى است.

مولانا به قصهْ مرد عرب باز می گردد ومی گوید: سرّ قصه وموضوع اصلی آن منافع حیاتی وگرفتاری های آن است اما تو ظاهر وصورت قصه را باید بشنوی، پس امور ظاهری- وبه دنبال مطالب بالا وجود نفس ونفسانیات - جایی دارد. درادامه سخن مولانا این است که همهْ ما در عالم معنی وجود داریم اما اگر فقط معنی کافی بود، نیازی نبود که جسم مادی خلایق نیز پدید آید.و بدون تردید محبت حق نیز بدون عبادات ظاهری کافی نیست.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 28 بازدید
بازدید دیروز: 678 بازدید
بازدید کل: 1401140 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]