دام آدم خوشهْ گندم شده: یعنی خوشه گندم، دام حضرت آدم شد، زیرا از آن خورد و از بهشت رانده شد تا وجودش، خوشهْ مردم گردید؛ یعنی سبب شد این همه اولاد و افراد همانند دانههای خوشه از وجود او پدید آیند. اشاره دارد به آیات:«وَقُلْنَا یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَکُلاَ مِنْهَا رَغَداً حَیْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ الْظَّالِمِینَ.فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا کَانَا فِیهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَکُمْ فِی الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِینٍ.فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ.قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَایَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ»:و گفتیم: «اى آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن؛ و از (نعمتهاى) آن، از هر جا مىخواهید، گوارا بخورید؛ (اما) نزدیک این درخت نشوید؛ که از ستمگران خواهید شد.پس شیطان موجب لغزش آنها از بهشت شد؛ و آنان را از آنچه در آن بودند، بیرون کرد. و (در این هنگام) به آنها گفتیم: «همگى (به زمین) فرود آیید! در حالى که بعضى دشمن دیگرى خواهید بود. و براى شما در زمین، تا مدت معینى قرارگاه و وسیله بهره بردارى خواهد بود.»سپس آدم از پروردگارش کلماتى دریافت داشت؛ (و با آنها توبه کرد.) و خداوند توبه او را پذیرفت؛ چرا که خداوند توبهپذیر و مهربان است.گفتیم: «همگى از آن، فرود آیید! هرگاه هدایتى از طرف من براى شما آمد، کسانى که از آن پیروى کنند، نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگین شوند.»[1] و:«فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَکُمَا عَن تِلْکُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّکُمَا إِنَّ الشَّیْطَآنَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ»:و به این ترتیب، آنها را با فریب (از مقامشان) فرودآورد. و هنگامى که از آن درخت چشیدند، اندامشان [= عورتشان] بر آنها آشکار شد؛ و شروع کردند به قرار دادن برگهاى (درختان) بهشتى بر خود، تا آن را بپوشانند. و پروردگارشان آنها را نداد داد که: «آیا شما را از آن درخت نهى نکردم؟! و نگفتم که شیطان براى شما دشمن آشکارى است؟!»[2] و:«فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَّا یَبْلَى»:ولى شیطان او را وسوسه کرد و گفت: «اى آدم! آیا مىخواهى تو را به درخت زندگى جاوید، و ملکى بىزوال راهنمایى کنم؟!»[3]
ازبهرخور: یعنی برای دانه وخوراک.
ساعد شه یابد و اقبال و فر: یعنی پرندهْ بلند پروازی به نام باز برای یافتن صید به سوی دام میآید، ولی سرانجام جایگاهش ساعد شاه میشود.
طفل شد مکتب پی کسب هنر: یعنی کودک برای آنکه پدرش پرندهْ زیبا برای او بخرد به مدرسه میرود، اما از طریق همین مدرسه، ممکن است به مقام بالای اجتماعی برسد و در برابر ماهیانهای که به مکتبدار میدهد، خود ماه تمام بشود .
بالطف: یعنی جالب ودلپسند.
خوشهى مردم: بکنایت، تخم نسل و وجود بشر.
ماهگانه: مقررى که هر ماه دهند یا گیرند.
( 2799) مثل آن عربى که مىخواست از چاه آب بکشد از جمال یوسف آب حیوان چشید. ( 2800) موسى رفت که آتش بدست آورد آتشى دید که از آتش رهایى یافت. ( 2801) عیسى جستن کرد که از دست دشمنان برهد همان جستن او را به آسمان چهارم برد.( 2802) دانه گندم دام آدم شد تا وجود او مبدأ بنى آدم گردد. ( 2803) براى خوردن بطرف دام آمد ولى قدرت حق و بازوى تواناى خدایى را در آن جا دید.( 2804) طفل بطمع مرغ و لطف پدر بمکتب رفت ولى در آن جا کسب هنر نمود.( 2805) بصدارت نائل شد اگر چه ماهیانه داد ولى بدرى گردید.
(2806) آمده عباس حرب از بهر کین |
|
بهر قمع احمد و استیز دین |
(2807) گشته دین را تا قیامت پشت و رو |
|
در خلافت او و فرزندان او |
آمده عباس حرب از بهر کین: یعنی عباس بن عبد المطلب عموى حضرت رسول اکرم (ص) در جنگ بدر ، همراه مشرکان قریش بود و اسیر شد و خویش را باز خرید، بنا به بعضى روایات پس از آن و یا پیش از فتح خیبر (سال هفتم هجرت) اسلام آورد و اخبار مشرکان را محرمانه بحضرت پیامبر (ص) اطلاع مىداد، در فتح مکه و جنگ هوازن (سال هشتم هجرت) بهمراه مسلمانان بود، او در سال (32) وفات یافت، خلفاى عباسى از نسل او بودند.[4]
( 2806) عباس عموى پیغمبر براى جنگ با آن حضرت و از میان بردن دین بمیدان آمد.( 2807) ولى او و فرزندانش حامى دین گردیده داراى خلافت شدند.() تشنه بخیال خوردن آب کنار جوى آمد و در آب جوى عکس ماه را مشاهده کرد.
[1] - بقره،ایه35تا38
[2] - اعراف،ایه22
[3] - طه،آیه120
[4] - اسد الغابه، ج 3، ص 113- 109، الاصابه، ج 2، ص 487- 484، النجوم الزاهرة، ج 7، ص 111- 109، اخبار الدول، طبع بغداد، ص 315، معجم الانساب، ص 5.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |