(2957)آن رهی که بارها تو رفتهای |
|
بی قلاووز، اندر آن آشفتهای |
(2958)پس رهی را که ندیدستی تو هیچ |
|
هین مرو تنها، ز رهبر سر مپیچ |
(2959)گر نباشد سایه او بر تو گول |
|
پس تو را سرگشته دارد بانگ غول |
(2960)غولت از ره افکند اندر گزند |
|
از تو داهیتر در این ره بس بُدند |
(2961)از نُبی بشنو ضلال رهروان |
|
که چه شان کرد آن بلیس بدروان |
(2962)صد هزاران ساله راه از جاده دور |
|
بردشان، و کردشان ادبیر و عور |
(2963)استخوانهاشان ببین مویشان |
|
عبرتی گیر و مران خر سویشان |
قلاووز: یعنی راهنما ونگهبان وپیشتاز قافله.
گول: یعنی مودن واحمق
بانگ غول: یعنی هرعاملی که سالک را به بیراهه بکشاند.
داهی : یعنی زیرک وهشیار
نُبی: نوی یعنی نو، سخن تازه.
از نُبی بشنو ضلال رهروان:پس تو گمراهى رهروان را از زبان قرآن بشنو که ابلیس بد نفس به آنها چه کرد:« أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْیَاهُمْ إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَشْکُرُونَ»:آیا ندیدى جمعیتى را که از ترس مرگ، از خانههاى خود فرار کردند؟ و آنان، هزارها نفر بودند (که به بهانه بیمارى طاعون، از شرکت در میدان جهاد خوددارى نمودند). خداوند به آنها گفت: بمیرید! (و به همان بیمارى، که آن را بهانه قرار داده بودند، مردند.) سپس خدا آنها را زنده کرد؛ (و ماجراى زندگى آنها را درس عبرتى براى آیندگان قرار داد.) خداوند نسبت به بندگان خود احسان مىکند؛ ولى بیشتر مردم، شکر (او را) بجا نمىآورند.[1] و:«وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ کَذِبًا أَوْ قَالَ أُوْحِیَ إِلَیَّ وَلَمْ یُوحَ إِلَیْهِ شَیْءٌ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا أَنَزلَ اللّهُ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِی غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلآئِکَةُ بَاسِطُواْ أَیْدِیهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَکُمُ الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا کُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَیْرَ الْحَقِّ وَکُنتُمْ عَنْ آیَاتِهِ تَسْتَکْبِرُونَ»:چه کسى ستمکارتر است از کسى که دروغى به خدا ببندد، یا بگوید: «بر من، وحى فرستاده شده»، در حالى که به او وحى نشده است، و کسى که بگوید: «من نیز همانند آنچه خدا نازل کرده است، نازل مىکنم»؟! و اگر ببینى هنگامى که (این) ظالمان در شداید مرگ فرو رفتهاند، و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان مىگویند: «جان خود را خارج سازید! امروز در برابر دروغهایى که به خدا بستید و نسبت به آیات او تکبّر ورزیدید، مجازات خوارکنندهاى خواهید دید»! (به حال آنها تأسف خواهى خورد)[2]
بلیس بدروان: یعنی شیطان بد اندیش وبد باطن.
ادبیر: به معنی بدبختی، بدبخت
عور: یعنی عریان وبه کنایه فقیر وبی چیز
استخوان وموی: قسمتهایی از بدن مردگان است که مدتها باقی می ماند ودر اینجا یعنی آثار واخبار این اقوام گمراه ونابود شده. کلام مولانا اشاره دارد به آیاتی نظیر آیه:«وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَةُ فَسِیرُواْ فِی الأَرْضِ فَانظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ »:ما در هر امتى رسولى برانگیختیم که: «خداى یکتا را بپرستید؛ و از طاغوت اجتناب کنید!» خداوند گروهى را هدایت کرد؛ و گروهى ضلالت و گمراهى دامانشان را گرفت؛ پس در روى زمین بگردید و ببینید عاقبت تکذیبکنندگان چگونه بود!.[3] و:«قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُواْ فِی الأَرْضِ فَانْظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذَّبِینَ»:پیش از شما، سنّتهایى وجود داشت؛ (و هر قوم، طبق اعمال و صفات خود، سرنوشتهایى داشتند؛ که شما نیز، همانند آن را دارید.) پس در روى زمین، گردش کنید و ببینید سرانجام تکذیبکنندگان (آیات خدا) چگونه بود؟![4] و:«قُلْ سِیرُواْ فِی الأَرْضِ ثُمَّ انظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ»:بگو: «روى زمین گردش کنید! سپس بنگرید سرانجام تکذیبکنندگان آیات الهى چه شد؟!» [5]و:«قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ»:بگو: «در روى زمین سیر کنید و ببینید عاقبت کار مجرمان به کجا رسید!»[6] و:«قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»:بگو: «در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است؟ سپس خداوند (به همینگونه) جهان آخرت را ایجاد مىکند؛ یقیناً خدا بر هر چیز توانا است![7]
خرسوی چیزی راندن: یعنی به آن علاقه نشان دادن.
( 2957) راهى را که تو بارها رفتهاى بدون راهنما در آن راه آشفته و متزلزلى.(2958) پس راهى را که هیچ در آن قدم نگذاشتهاى تنها نرو و از راهنما سر مپیچ.( 2959) اگر سایه پیر بر سر تو نباشد در راه بانگ غولان تو را سر گشته خواهد کرد.( 2960) در این راه غول بتو صدمه خواهد زد و بخطر خواهد انداخت از تو زیرکتر در این راه بسى بودند که تنها رفتن نتوانستند.( 2961) در قرآن مجید سوره بقره مىفرماید أَ لَمْ تَرَ إِلَى اَلَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ ...الى آخر آیه مولوى به آیه مزبور اشاره کرده مىفرماید: پس تو گمراهى رهروان را از زبان قرآن بشنو که ابلیس بد نفس به آنها چه کرد. ( 2962) صد هزار سال راه از جاده هدایت دورشان کرد و در آن جا آنها را برهنه نمود.( 2963) موى و استخوان آنها را که هلاک شدهاند تماشا کن و عبرت گرفته خر خود را بطرف آنها مران.
در راهی که بارها بدون مرشد و راهبر رفتهای، باز هم به حیرت و سرگشتگی دچار شدهای؛ پس مبادا در راهی که هرگز تاکنون نرفتهای، تنها گام برداری و بههوش باش که از راهبر سرپیچی نکنی. اگر سایه راهبر و پیر بر سر کودنی چون تو نباشد، بدون تردید، شیطان صفتان راهزن، تو را حیران و سرگشته خواهند کرد و تو را به بیراهه میبرند و به آسیب و گزند دچار میسازند. توکه هیچ، زیرکتر و باهوشتر از تو نیز به دست آنها گمراه و سرگشته شدهاند. از قرآن بشنو که چگونه شیطان صفتان بد سیرت، انسانهای زیادی را به گمراهی کشاندند و صدها هزار سال آنان را از رسیدن به راه حق دور کردند و به شقاوت دچارشان نمودند و از معنویت عاریشان ساختند.
به آثار و نشانههای گمراهان و حق ستیزان پیشین نظر بیفکن، به استخوانهای پوسیده و موهایشان (یعنی به اخبار و سرگذشت این اقوام نابود شده بیندیش)، عبرتگیر تا تو نیز سوار بر مرکب نفس نشوی و به سوی آنان نشتابی.
[1] - بقره،ایه243
[2] - انعام،ایه29
[3] - سوره نحل آیه 36
[4] - آل عمران،ایه137
[5] - انعام،ایه11
[6] - نمل،ایه69
[7] - عنکبوت،ایه20
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |