مردم خواسته دنیا خرده گیاهى است خشک و با آلود که از آن چراگاه دورى‏تان باید نمود . دل از آن کندن خوشتر تا به آرام رخت در آن گشادن ، و روزى یک روزه برداشتن پاکیزه‏تر تا ثروت آن را روى هم نهادن . آن که از آن بسیار برداشت به درویشى محکوم است و آن که خود را بى نیاز انگاشت با آسایش مقرون . آن را که زیور دنیا خوش نماید کورى‏اش از پى در آید . و آن که خود را شیفته دنیا دارد ، دنیا درون وى را از اندوه بینبارد ، اندوه‏ها در دانه دل او رقصان اندوهیش سرگرم کند و اندوهى نگران تا آنگاه که گلویش بگیرد و در گوشه‏اى بمیرد . رگهایش بریده اجلش رسیده نیست کردنش بر خدا آسان و افکندنش در گور به عهده برادران . و همانا مرد با ایمان به جهان به دیده عبرت مى‏نگرد ، و از آن به اندازه ضرورت مى‏خورد . و در آن سخن دنیا را به گوش ناخشنودى و دشمنى مى‏شنود . اگر گویند مالدار شد دیرى نگذرد که گویند تهیدست گردید و اگر به بودنش شاد شوند ، غمگین گردند که عمرش به سر رسید . این است حال آدمیان و آنان را نیامده است روزى که نومید شوند در آن . [نهج البلاغه]
عرشیات
قصه درویش وزنش(95)
جمعه 92 اسفند 16 , ساعت 6:38 عصر  

نجات سالک در مخالفت نفس است،

(2964)گردن خرگیر و سوی راه کش

 

سوی ره بانان و ره دانان خوش

(2965)هین مهل خر را و دست از وی مدار

 

زآن‌که عشق اوست سوی سبزه زار

(2966)گریکی دم تو به غفلت واهلیش

 

او رود فرسنگ‌ها سوی حشیش

(2967)دشمن راه است خر، مست علف

 

ای که بس خر بنده را کرد او تلف

(2968)گر ندانی ره، هر آن‌چه خر بخواست

 

عکس آن کن، خود بود آن راه راست

(2969)"شاوروهنّ" وآن‌گه "خالفوا "

 

انّ من لم یعصهنّ تالفُ

(2970)با هوا و آرزو کم باش دوست

 

چون" یضلک عن سبیل الله " اوست

(2971)این هوا را نشکند اندر جهان

 

هیچ چیزی همچو سایهْ همرهان

ره بانان و ره دانان خوش: یعنی پیران طریقت یامردان اهل معرفت.

سبزه زار: کنایه از دلخوشی های دنیا ولذات مادی آن است.

واهلیدن: یعنی واگذاشتن.

حشیش: علف، لذات دنیا.

ره: یعنی راه خدا، راه معرفت.

خربنده: به معنی ستوربان یاخرکچی،کسی است که بندهْ نفس وپیرو هوای نفس باشد.

شاوِروهُنَّ: برگرفته است از حدیث: شاوِروهُنَّ و خالفوهن. (با زنان مشورت کنید و خلاف آن چه گویند بکنید.) که منسوبست بحضرت امیر مومنان على (ع) و اسناد آن به پیمبر (ص) درست نیست.[1]

یضلک عن سبیل اللَّه: برگرفته است از آیه‏ى شریفه:. لا تَتَّبِعِ اَلْهَوى‏ فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اَللَّهِ (و بر پیروی هوى و آرزو مرو که ترا از راه خدا بدور افکند.)[2]

سایهْ همراهان:یعنی تأثیر همراهانی که در راه حق اند.

 ( 2964) افسار خر را گرفته بطرف راه بکش و بطرف کسانى که راه دان و بلد راه هستند ببر.( 2965) خر را بمیل خودش رها نکن و دست از او بر ندار زیرا که میل او همواره بسوى سبزه و علف است.( 2966) اگر یک آن غفلت کرده او را بحال خود گذارى او فرسنگ‏ها از راه دور افتاده بطرف علف رفته است.( 2967) خر مست علف بوده و دشمن راه است و چه بسا کسانى که بر اثر تبعیت او تلف شده‏اند. ( 2968) اگر راه را بلد نیستى هر طرف که خر مى‏خواهد برود تو بعکس او رفتار کن که همان راه راست است.( 2969) (در حدیث منسوب بحضرت رسالت مى‏فرماید «شاوِروهُنَّ و خالفوهن» یعنى با زنان مشورت کنید و بعد مخالف عقیده آنها رفتار کنید) حضرت مولوى اشاره باین حدیث مى‏فرماید: ( با آنها شور کنید پس از آن با آنها مخالفت کنید کسى که با آنها مخالفت نکند تلف خواهد شد.( 2970) با هوا و آرزو کمتر تماس پیدا کن چون فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اَللَّهِ که در آیه قرآن ذکر شده همان هوا و آرزو است.( 2971) هواى نفس را هیچ چیز مثل سایه رفیق مغلوب نمى‏کند.

مولانا در این کلام، نفس و جنبه‌های نفسانی را به خر تشبیه می‌کند و می‌گوید: نباید نفس را به حال خود گذاشت و از چگونگی احوالش بی‌خبر بود یا غفلت ورزید. چرا که به پرتگاه سقوط و هلاکت می‌رود. بلکه همواره باید افسار این حیوان چموش را به دست خبرگان راه‌بلد و مردان اندیشمند، سپرد. افسار نفس را رها مکن و از آن هرگز دست مکش، زیرا نفس همواره براساس طبعش به دل‌خوشی‌های دنیا و لذات مادی آن میل دارد. اگر تو لحظه‌ای از نفس غافل شوی و او را به‌خود وانهی، فرسنگ‌ها به جانب علف‌زار و لذت‌های دنیوی و این جهانی می‌رود. نفس، دشمن راه حق و راه معرفت است و سرمست خوشی‌هاست و چه بسیار خربنده‌هایی را و کسانی که بندهْ نفس و پیرو هوای نفسانی بوده‌اند را نابود کرده است. اگر راه رهایی از دست این شیطان درون را نمی‌دانی، مطئمن‌ترین راه این است که هرچه او گفته است و یا خواسته است، مخالفت کنی و عکسش را به‌جا بیاوری. سپس مولانا در این زمینه به حدیث نبوی اشاره می‌کند که با زنان مشورت کنید و خلاف نظر آنها عمل کنید؛ مولانا دربارهْ نفس همان حکم را می‌آورد و در مثنوی مواردی هست که زن را کنایه از نفس و جنبهْ نفسانی می‌شمارد. بنابراین، معنای بیت این می‌شود که با نفس خود مشورت کنید و خلاف آن عمل کنید، راستی کسی که از فرمان نفس سرنپیچد، زندگی او تلف و بی‌حاصل است. با هوای نفس کمتر دوستی کن که تو را از راه خدا گمراه می‌کند؛ توصیه دیگر مولانا این است که هیچ عاملی نمی‌تواند همانند تأثیر همراهی و پیروی از اولیای حق، استواری هوای نفس را درهم بشکند  .



[1]   - احادیث مثنوى، انتشارات دانشگاه طهران، ص 30.

[2]   - ص، آیه‏ى 26.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 277 بازدید
بازدید دیروز: 618 بازدید
بازدید کل: 1399492 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]