( 3177)گرچه دُردانه به هاون کوفتند |
|
نور چشم و دل شد و بیند بلند |
( 3178)گندمی را زیر خاک انداختند |
|
پس ز خاکش خوشهها برساختند |
( 3179)بار دیگر کوفتندش ز آسیا |
|
قیمتش افزود و نان شد جان فزا |
( 3180)باز نان را زیر دندان کوفتند |
|
گشت عقل و جان و فهم هوشمند |
( 3181)باز آن جان، چون که محو عشق گشت |
|
یعجب الزُّراع آمد بعد کَشت |
دُردانه: دانه دُر، نور چشم. در طب سنتی ایران، دانه مروارید را میکوبیدند و با سرمه میآمیختند و در چشم میکشیدند. این مخلوط در بینایی مؤثر بود.
بر ساختن: بر آوردن.
یعجب الزّراع: به شگفت مىآورد کشتکاران را. برگرفته است از آیه «... ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِی اَلتَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی اَلْإِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ یُعْجِبُ اَلزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ اَلْکُفَّارَ..- ...» این صفت آنان (مؤمنان) است در تورات و صفتشان در انجیل، چون کشته اى است که برون آورد جوانههاى خود را پس نیرومند ساخت آن را، پس ستبر شد، پس بایستاد بر ساقههاى خود تا به شگفت آرد کشاورزان را تا به خشم آورد بدانها کافران را...[1]
کشت: کشتن، کاشتن.
( 3177) اگر دانه در را در هاون کوبیده و خرد کردند بالاخره نور چشم و دل شده باعث دفع گزند گردیده. ( 3178) گندم را زیر خاک مىاندازند ولى در آخر از او خوشهها مىسازند.( 3179) دفعه دیگر در آسیا کوبیده و نرمش کردند در عوض قیمتش بالا رفته نان گردید که جان را تقویت مىکند. ( 3180) بار دیگر نان را در زیر دندان کوبیده و نرم کردند و بر اثر آن تبدیل بعقل و هوش و جان گردید.( 3181) و چون باز آن جان محو عشق گردید ثمرهاى از آن حاصل شد که در قرآن مجید از آن به یُعْجِبُ اَلزُّرَّاعَ تعبیر مىکنند.() و باز آن جان چون محو حق گردید و فانى شد از عالم مستى بیرون آمده هوشیار گردید.
در این ابیات مراحل تربیت و به کمال رسیدن از جمادى به نبات و از نباتى به حیوان و از حیوانى به انسانیت بیان شده است که چسان آدمى از پستترین مرحله به بالاترین آن مىرسد. بیان این ترقى و تکامل در جاى جاى مثنوى آمده است، از جمله:
گندم از بالا به زیر خاک شد بعد از آن او خوشه و چالاک شد
دانه هر میوه آمد در زمین بعد از آن سرها بر آورد از دفین
اصل نعمتها ز گردون تا به خاک زیر آمد شد غذاى جان پاک[2]
و نیز در آنها اشارتهاست به تکامل نفس انسان در اثر تحمل ریاضتها و مشقتها که اگر آن سختیها نبیند بدان مقام بالا نرسد. چنان که دانه گندم اگر این تحول را نیابد جزو بدن آدمى نشود و از مرحله فرودین به مقام بالایین نرسد.
مولانا می گوید:دانههای مروارید، با ساییده و نرم شدن در هاون است که به چشم و دل روشنی میدهد و خود در مقامی بالاتر قرار میگیرد دانه درّ را که گران بهاست مىکوبند، به ظاهر خرد و بىبها مىشود، اما آن را داروى چشم کنند و بىبصرى را بدان بینا سازند. پس به زندان افتادن یوسف نیز او را وهنى نبود چون پس از آن به دولتى چنان بزرگ رسید.
مثال دیگر بر اینکه تحمل سختیها موجب بالنده گی میشود؛ گندم است که مدتی زیر خاک دشواری را تحمل میکند تا به خوشه زرّین تبدیل گردد. سپس با تحمل خُرد شدن در زیر سنگ آسیا به آرد مبدل میشود و بر ارزشش افزوده میگردد. بار دیگر در شعلههای آتش گداخته میشود و به نان تبدیل میگردد. در مرحلهْ چهارم زیر دندان آدمی خرد میشود و با تحمل این همه دشواریها، سرانجام به عقل و جان انسان حقیقتجو تبدیل میشود. مولانا میگوید: روح حیوانی انسان، بر اثر تربیت و ارشاد، به معرفت حق و اسرار غیب آشنا میشود و قدم در راه عشق و سیر الیالله میگذارد، و چنان عظمتی پیدا میکند که شگفتآور است. سپس در آیه 29 سوره فتح، به پیروان حضرت محمد(ص) ـ که مبارزه با کفر و ادای وظایف شرعی و اجرای عبادات، آنها را شایسته فضل و رضایت خدا کرده است ـ اشاره میکند این مؤمنان به درختی تشبیه میکند که کشتکاران را به شگفتی میاندازد.
[1] - سورهْ فتح، آیهْ29.
[2] - مثنوی/ب460- 458 /د 3 (و نیز رک: دفتر سوم، بیتهاى 3901- 3906 و دفتر چهارم، بیتهاى 3637- 3644).
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |