( 3200)اولیا اصحاب کهفاند ای عنود |
|
در قیام و در تقلّب، هُم رُقود |
( 3201)میکشد شان بیتکلف در فعال |
|
بیخبر، ذاتالیمین، ذاتالشمال |
( 3202)چیست آن ذات الیمین؟ فعل حسن |
|
چیست آن ذات الشمال؟ اشغال تن |
( 3203)میرود این هر دو کار از انبیا |
|
بیخبر زین هر دو ایشان، چون صدا |
( 3204)گر صدایت بشنواند خیر و شر |
|
ذات کُه باشد ز هر دو بی خبر |
اصحاب کهف: چند تن از درباریان دقیانوس که هدایت یافتند، و از دربار او گریختند و به غارى شدند و در آن جا خفتند. دراین قصهْ می بینیم که آنها سیصد وچند سال درغار خفته بودند ودراین سالیان دراز بدنهای آنان نپوسید وایمان آنها دگرگون نشد.[1]
عَنود: ستیزه گر، لجوج، کینهتوز و لجباز.
قیام: برخاستن.
تقلّب: یعنی دگرگونی و از حالیبهحالی شدن. گردیدن از این پهلو بدان پهلو
رقود: جمع راقد: خفته. خفتگان. برگرفته است از آیه شریفه: «وَ تَحْسَبُهُمْ أَیْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ اَلْیَمِینِ وَ ذاتَ اَلشِّمالِ...» و پندارى آنان را بیدار و آنان خوابند و مىگردانیمشان به راست و به چپ...» [2]
( 3187) اولیا در حال ایستادن و نشستن و خواب و پهلو بپهلو شدن چون اصحاب کهفند.( 3188) که آنها را در کارها بدون زحمت و تکلف پهلوى راست و پهلوى چپ مىگردانند.( 3189) پهلوى راست چیست کارهاى خوب و روحانى پهلوى چپ چیست کارهاى بدن و مشاغل تن.( 3190) این هر دو کار از انبیا صادر مىشود در حالى که آنها از هر دو بىخبرند و چون کوهى هستند که آواز را منعکس مىکند.( 3191) اگر انعکاس صوت سخن خوب یا بد بگوش تو برساند خود کوه از آن دو خبرى ندارد.
مولانا دراین ابیات می گوید: اولیاى خدا چون با خدا متصلند، هر چه کنند به اراده اوست و بلکه هر چه کنند کرده اوست، و خود از آن احوال و تقلّبات آگاهى ندارند، چنان که اصحاب کهف در غار از راست به چپ و از چپ به راست مىگردیدند، تا بدنهاشان بىگزند ماند و اگر کسى آنان را مىدید مىپنداشت زندهاند چرا که جنبش داشتند، حالى که آنان در خواب بودند و از جنبش خود ناآگاه. حالات اولیاى خدا نیز چنین است. آن گاه که به این جهان و اشغال آن نپردازند، و به حق مشغول باشند مصداق ذات الیمینند، و آن گاه که به خود مشغولند، مصداق ذات الشمال و در هر دو حالت مسخر امر پروردگارند و آن چه کنند به اراده حضرت حق است بىآن که خود بدانند یا در آن تصرفى کنند:
هر شبى از دام تن ارواح را مىرهانى مىکنى الَواح را
مىرهند ارواح هر شب زین قفص فارغان از حکم و گفتار و قصص
شب ز زندان بىخبر زندانیان شب ز دولت بىخبر سلطانیان
نى غم و اندیشه سود و زیان نى خیال این فلان و آن فلان
حال عارف این بود بىخواب هم گفت ایزد «هُمْ رُقُودٌ زین مَرَم»
392- 388 1
مولانا میگوید: «اولیای حق مثل اصحاب کهفاند که در هر حالتی آرامش دارند. در امور دنیا خواب هستند و بیدار به حق. اوبرای صحت گفتارش به آیهْ قرآن اشاره می کند که خداوند پیرامون اصحاب کهف می فرماید: «وَ تَحْسَبُهُمْ أَیْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ اَلْیَمِینِ وَ ذاتَ اَلشِّمالِ...» شما آنها را بیدار میپندارید درحالیکه خفتهاند و ما آنها را به راست و چپ میگردانیم. این به راست و چپ گردانیدن درباره اولیا بدین معناست که: اگر مشیت الهی آنها را به کار نیک وادارد، ذاتالیمین است و اگر به اشغال تن و امور مادی گرفتار کند، ذاتالشمال است. سپس میگوید: انبیا نیز چنیناند و مانند کوهی که وقتی صدایی به آن میرسد آن را منعکس میکند، هرچه میکنند بازتاب فعل حق است.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |