به صاحب دانش بگو عصایی از آهن و کفشی آهنین برگیرد و دانش را بجوید، تا آنکه عصا بشکند و کفشها پاره گردد . [داود علیه السلام]
عرشیات
نگاه عاشقانه مولانا به امام علی(18)
سه شنبه 93 تیر 3 , ساعت 7:39 صبح  

حکمت نسخ جایگزینی بهتر است

( 3873)آلت خود را اگر او بشکند

 

آن شکسته گشته را نیکو کند

( 3874)رمز ننسخ آیةً او ننسها

 

نأت خیراً در عقب میدان مها

( 3875)هر شریعت را که حق منسوخ کرد

 

او گیا برد و عوض آورد ورد

( 3876)شب کند منسوخ شغل روز را

 

بین جمادی خرد افروز را

( 3877)باز شب منسوخ شد از نور روز

 

تا جمادی سوخت زآن آتش‌فروز

( 3878)گرچه ظلمت آمد آن نوم و سبات

 

نه درون ظلمت است آب حیات

( 3879)نه در آن ظلمت خردها تازه شد؟

 

سکته‌ای سرمایهْ آوازه شد؟

ننسخ آیة: برگرفته است از قرآن کریم «ما نَنْسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اَللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ- هر گاه نشانه‏اى (حکمى، آیه‏اى) از نشانه‏ها را از میان بریم بهتر از آن یا همانند آن را مى‏آوریم. آیا نمى‏دانى خدا بر هر چیز تواناست»[1]

نسخ: در اصطلاح اصولیان برداشتن حکمى تثبیت شده است با مدلول آیه‏اى، حکم برداشته منسوخ، و حکم بردارنده ناسخ بود، و در تداول لغویان نسخ از میان بردن است.

مها: مه: بزرگ، مهتر آ (پسوند ندا).

ورد: یعنی گل سرخ که به جای گیاه ساده آمده‌ است؛ یعنی عوض بهتر و ارزنده‌تر.

جمادى: جماد: بى‏جان، بى‏حرکت ى (مصدرى)، و در اینجا تاریکى مقصود است.

نوم: خواب.

سُبات: آسایش و در آن اشارت است به آیه «وَ جَعَلْنا نَوْمَکُمْ سُباتاً»[2]

آب حیات: چشمه‏اى که گویند در ظلمات است و اسکندر و خضر به جستجوى آن رفتند. خضر از آن نوشید و جاودانى شد و اسکندر بدان دست نیافت.

سکته: آسودگى، آسایش، آرامش.

مولانا سخن را به آیهْ ‌106 سوره «بقره» مستند می‏‏کند که هر آیه‌ای را که ما نسخ می‏‏کنیم یا از یاد می‏‏بریم، بهتر از آن یا مانند آن را می‏‏آوریم. نسخ در لغت به معنای از بین‌بردن و زائل‌نمودن است و در اصطلاح شرع، به معنای تغییردادن حکمی و جانشین‌کردن حکمی دیگر به جای آن است.[3] حکمت بالغهْ پروردگار اقتضا می‏‏کند که در عرصهْ هستی، کمال‌یابی و پویندگی حاکم باشد. از این‌رو، گاه حکمی بنا به ضرورت و اقتضای مصلحت در برهه‌ای از زمان پدید می‏‏آید و در برهه‌ای دیگر، همان حکم لغو و منسوخ می‏‏گردد و جای خود را به حکمی عالی‏تر می‏‏دهد. بنابراین، در خود آیهْ ‌نسخ، به چرایی مسئلهْ نسخ اشاره شده است، که اساس نسخ بر حکمت و مصلحت در راستای تکامل فکری و طبیعی و تکوینی است.

مولانا می‏‏گوید: هر تغییری که به ارادهْ حق صورت گیرد، نتیجه‌ای بهتر به دنبال دارد؛ شب فعالیت روزانه را منسوخ می‏‏کند، ولی همین جُمود شب آرامشی با خود دارد که قوای ذهنی را تقویت و خرد و اندیشه را افروخته‏تر می‏‏کند. در هنگام صبح، شب منسوخ می‏‏شود و آن حالت جُمود و بی‌حرکتی می‌سوزد و از میان می‏‏رود. این سکوت و سکون شب، مانند توقف و مکث یک خواننده است که یک دم سکوت می‏‏کند و بعد بهتر می‏‏خواند.



[1] - بقره،آیه 106

[2] - سوره نبأ، آیه 9.

[3]. الاتقان فی علوم القرآن، ج2، ص69.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 319 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1401945 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]