(3979)من نیم سگ شیر حقم حقپرست |
|
شیر حق آن است کز صورت برست |
(3980)شیر دنیا جوید اشکاری و برگ |
|
شیر مولا جوید آزادی و مرگ |
(3981)چونکه اندر مرگ بیند صد وجود |
|
همچو پروانه بسوزاند وجود |
(3982)شد هوای مرگ طوق صادقان |
|
که جهودان را بد این دم امتحان |
(3983)در نبی فرمود کای قوم یهود |
|
صادقان را مرگ باشد گنج و سود |
(3984)همچنانکه آرزوی سود هست |
|
آرزوی مرگ بردن زآن به است |
(3985)ای جهودان بهر ناموس کسان |
|
بگذرانید این تمنا بر زبان |
(3986)یک جهودی این قدر زهره نداشت |
|
چون محمد این علم را برفراشت |
(3987)گفت اگر رانید این را بر زبان |
|
یک یهودی خود نماند در جهان |
(3988)پس یهودان مال بردند و خراج |
|
که مکن رسوا تو ما را ای سراج |
(3989)این سخن را نیست پایانی پدید |
|
دست با من ده چو چشمت دوست دید |
سگ: کنایه از طالب دنیا که «الدّنیا جِیْفَةٌ وَ طالبُها کِلاب – دنیا مردار است وخواستارانش سگانند»[1]
شیر حق: اسد اللّه، مرد خدا.
شیر مولا: یعنی شیر خدا و اسدالله که مولا علی است.
از صورت رستن: به جسم بىاعتنا بودن، تن رها کردن. به این زندگی صوری ومادی دل ننهاد وخود را از آن آسوده کرد.
شیر دنیا: دنیا پرست.کسی که جویندهْ منافع این جهانی باشد. و به دنبال شکار و روزی دنیایی میرود.
اشکارى: (اشکار یاء مصدرى) در خور شکار.
برگ: مال و متاع دنیا.
آزادى و مرگ: رها شدن از قید تن و اشارت است به حدیث «مُوتُوا قَبْلَ أَنْ تَمُوتُوا»[2]
بمیر اى دوست پیش از مرگ اگر مى زندگى خواهى که ادریس از چنین مردن بهشتى گشت پیش از ما
سنایى
هوا: دوستى.
جهودان و امتحان آنان: اشاره است به این آیه از قرآن کریم «قُلْ یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ اَلنَّاسِ فَتَمَنَّوُا اَلْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ- » بگو اى آنان که یهودى شدید اگر مىپندارید شما دوستان خدایید نه دیگر مردم، پس آرزوى مرگ کنید اگر راست گویانید» [3]. و نیز «قُلْ إِنْ کانَتْ لَکُمُ اَلدَّارُ اَلْآخِرَةُ عِنْدَ اَللَّهِ خالِصَةً مِنْ دُونِ اَلنَّاسِ فَتَمَنَّوُا اَلْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ»[4]
گنج و سود: رسیدن به بهشت و در انحصار داشتن آن.
ناموس: در ادبیات فارسى و عربى به چند معنى به کار رفته است و در اینجا، آبرو مناسبتر مىنماید:
تا که ناموسش به پیش این و آن نشکند بر بست این او را دهان
3237 /د1
تمنّا: تمنى، آرزو.
زهره: جرأت.
علم افراشتن: اعلام کردن.
سراج: چراغ، روشنایى.
مولا علی(ع) میگوید: من شیری هستم که حق را میپرستم و او را عبادت میکنم. من شیر حقم؛ شیر حق کسی است که از عالم صورت رسته و به عالم معنا پیوسته باشد.
شیر خدا میخواهد از این جهان و زندگی صوری آزاد شود و به حق بپیوندد. چون شیر حق در مرگ و فنای از دنیا و تعلقات آن، وجودهای بیشمار میبیند، از اینرو همچون پروانه، وجود خود را میسوزاند و با شعلهْ عشق، هوای نفسانیاش را میکُشد.
عاشقان صادق حق، آرزوی مرگ را مانند طوق برگردن خود افکندهاند، اما جهودان و منکران میترسند که آرزوی مرگ کنند. پروردگار به پیامبر(ص) میفرماید: «بگو: ای یهودان، اگر میپندارید که شما دوستان خدایید نه مردم دیگر، پس از او مرگ بخواهید، اگر راستگو هستید.» [5] خداوند متعال در قرآن فرموده است: ای قوم یهود، مرگ برای راستگویان مؤمن، گنج و سود است. همانگونه که در دنیا، اهل دنیا آرزوی سود و نفع میکنند، برای صادقان آرزوی مرگکردن به مراتب بهتر است. ای جهودان، برای آنکه در میان مردم حفظ آبرو کرده باشید، آرزوی مرگ را به زبان جاری کنید، اما آنگاه که حضرت رسول، تکلیف تمنّای مرگ را برای جهودان درخواست کرد، حتی یک جهود جرأت نکرد چنین آرزویی را به زبان بیاورد. مولانا میگوید: تمنّای مرگ برای قوم یهود، امتحان بود و نشان میداد که آنها به راستی ایمان ندارند، همانطور که در قرآن آمده است: « وَلَا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ»: آنان هرگز تمنّای مرگ نمیکنند، بهدلیل اعمالی که از پیش فرستادهاند و خداوند ظالمان را بهخوبی میشناسد. [6] پس قوم یهود مال و خراج نزد رسول بردند و گفتند: ای چراغ جهانیان، ما را رسوا مکن، زیرا ما اهل جاندادن نیستیم، تسلیم میشویم و مالیات میپردازیم.
[1] - (احادیث مثنوى، ص 216).
[2] - (احادیث مثنوى، ص 116).
[3] - سوره جمعه،آیه 6
[4] - سوره بقره، آیه94).
[5]. سورهْ جمعه، آیهْ 6.
[6] - سورهْ جمعه آیهْ 7
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |