( 190) اینک این خِلعت بگیر و زرّ و سیم |
|
چون بیایى، خاص باشى و ندیم |
( 191) مرد مال و خلعت بسیار دید |
|
غره شد، از شهر و فرزندان برید |
( 192) اندر آمد شادمان در راه مرد |
|
بىخبر کان شاه قصد ،جانش کرد |
(193) اسپ تازى بر نشست و شاد تاخت |
|
خونبهاى خویش را خلعت شناخت |
( 194) اى شده اندر سفر با صد رضا |
|
خود، به پاى خویش، تا سوء القضاء |
( 195) در خیالش مُلک و عِزّ و مِهترى |
|
گفت عزرائیل : رو، آرى، بَرى |
خلعت: یعنی هدیه.
خاص باشی: یعنی مورد توجه ویژ? شاه قرار می گیری.
ندیم: یعنی مونس، همدم.
غره شد: یعنی فریب خورد، مغرور شد.
اسب تازی: فرهنگ نویسان، اسب عربی معنی کرده اند، اما صفت تازی می تواند منسوب به تاز به معنی تاختن باشد، بخصوص درمورد اسب که دارای این صفت است.
خونبهاى خویش را خلعت شناخت: یعنی مال وهدیه یی که شاه برای زرگر فرستاده بود در واقع خونبهای او بود، واو متوجه نشد وفریب خورد.
سوء القضاء: یعنی از بدِحادثه ،یا حادثه ناگهانی تعبیریست برگرفته از حدیث نبوی(ص): ان النَّبىّ ص کان یَتَعوّذُ مِن سُوءِ القَضاءِ و مِن دَرَکِ الاَعداءِ و مِن جُهدِ البَلاءِ.[1]
در خیالش: یعنی در اندیشه اش.
مُلک و عِزّ : یعنی قدرت وجاه و
مِهترى : بزرگی، سروری
گفت عزرائیل : رو، آرى، بَرى: یعنی عزرائیل به ریش او می خندید ومی گفت: آری، برو، آنچه فکر می کنی می بری.
برَى : یعنی به دست می آوری.
( 189) مبلغى زر و سیم با خلعت گران بهایى باو داده گفتند این خلعت و این زر و سیم را بگیر وقتى نزد پادشاه رسیدى ندیم شاه و از خواص او خواهى گشت.( 190) مرد زرگر چون خلعت و زر و سیم فراوان را دید عقل از سرش پرواز کرده بدون اینکه اطراف کار خود را ملاحظه کند از یار و دیار و فرزندان خود صرف نظر نموده عازم خدمت شاه گردید.( 191) و غافل از اینکه شاه قصد جان او دارد با کمال وجد و شادى براه افتاد.( 192) بر اسب اصیل عربى که بعنوان خلعت باو داده شده بود سوار گردیده خون بهاى خود را خلعت فرض کرده با کمال بهجت و سرور بطرف مقصد روانه شد.( 193) اى کسى که با کمال رضایت خاطر مسافرت مىکنى تو با پاى خود بطرف قضاى ناگهانى پیش مىروى.( 195) چنین مسافرى در مخیله خود بسوى عزت و جاه و سرور مىرود ولى عزرائیل باو مىگوید آرى برو عیبى ندارد.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |