دعا ونیایش
بمناسبت شب قدر23
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی |
|
نروم جز به همان ره که توام راهنمایی |
لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید |
|
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی |
(سنایی)
الهی نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان.
الهی ضعیفان را پناهی. قاصدان را بر سر راهی. مومنان را گواهی. چه عزیز است آن کس که تو خواهی...
الهی در جلال رحمانی، در کمال سبحانی، نه محتاج زمانی و نه آرزومند مکانی، نه کس به تو ماند و نه به کسی مانی. پیداست که در میان جانی، بلکه جان زنده به چیزی است که تو آنی.
الهی چون در تو نگرم از جمله تاج دارانم و چون در خود نگرم از جمله خاکسارانم خاک بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم و شیطان را شاد
الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .
الهی ظاهری داریم بس شوریده و باطنی داریم بخواب غفلت آلوده و دیده ای پر آب گاهی در آتش می سوزیم و گاهی در آب دیده غرق .
الهی هر که تو را شناخت و علم مهر تو افراخت هر چه غیر از تو بود بینداخت.
الهی هر که ترا شناسد ؛ کار او باریک و هر که ترا نشناسد ؛ راه او تاریک .
الهی توانائی ده که در راه نیفتیم و بینائی ده که در چاه نیفتیم .
الهی بر عجز خود آگاهم و بر بیچارگی خود گواهم ؛ خواست خواست توست ؛ من چه خواهم .
ارزش و جایگاه «دعا»
« قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامًا» «آیه: 77 سوره فرقان»
ترجمه : بگو: اگر دعای شما نباشد، پروردگار من برای شما وزن و ارزشی قائل نیست (زیرا سابقه ی خوبی ندارید). شما حق ّ را تکذیب کرده اید و به زودی کیفر تکذیبتان دامن شما را خواهد گرفت .
کلمه ی (عبأ) به معنای وزن و سنگینی است و جمله ی ((ما یعبأ بکم ربّی )) یعنی خداوند برای شما وزن و ارزشی قائل نیست ، مگر در سایه دعا و عبادت شما.
خداوند در قرآن کریم «آیه 186 سوره بقره» در بیان ارزش و جایگاه «دعا» میفرماید: « وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنّی فَإِنّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» «و هر گاه بندگانم مرا از تو پرسند، من نزدیکم، چون صاحب دعا مرا خواند، دعایش را اجابت کنم، پس [مردم] مرا اجابت کنند و به من ایمان آورند شاید رهبری شوند»
دعا در کلام معصومین و کاملان بسیار ارج نهاده شده و آن را با اوصاف و تعابیری گوناگون بیان کردهاند نظیر «مغز عبادت»، «سلاح مؤمن» و «ستون دین»، «نور آسمانها و زمین»، «کلید نجات» و ... ملاحسین کاشفی گوید: بدانکه دعا، مفتاح مرادات است و دعا سبب برآمدن حاجات، پس سالک باید که علیالدوام طریق نیازمندی مرعی دارد و احتیاج ذاتی خود بر حضرت غنی حقیقی عرض نماید و در همهی حوادث و حوائج رجوع بدان درگاه نماید.
شاعران مثنویسرای فارسی در آغاز همه مثنویها به دعا، نیایش، توحید و مناجات میپردازند.
مروری بر مثنویهای فارسی از عهد حماسه تا روزگار ما این نکته را روشن میکند. نمونهای از منطقالطیر عطار:
پادشاها دل به خون آغشتهام |
|
پای تا سر چون فلک سرگشتهام |
گفتهای من با شمایم روز و شب |
|
یک نفس فارغ نباشید از طلب |
نیستم نومید و هستم بیقرار |
|
بوک درگیرد یکی از صدهزار |
(منطقالطیر عطار،)
یا اله العالمین درماندهام |
|
غرق خون، بر خشککشتی راندهام |
ای گناه آمرز و عذر آموزِ من |
|
سوختمصد ره، چهخواهیسوز من؟ |
عفو کن دون همتیهای مرا |
|
محو کن بیحرمتیهای مرا |
(منطقالطیر عطار،)ش
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |