رخت بر بستن نزدیک است . [نهج البلاغه]
عرشیات
شرح وتفسیر دفتر دوم مثنوی(9)
شنبه 93 مرداد 4 , ساعت 11:46 عصر  

حس ّخفّاشی و حسّ دُرّ پاشی

( 47)حسّ خفاشت سوی مغرب دوان

 

حسّ درّ پاشت سوی مشرق روان

( 48)راه حس راه خران است ای سوار

 

ای خران را تو مزاحم شرم دار

( 49)پنج حسی هست جز این پنج حس

 

آن چو زر سرخ و این حس‌ها چومس

( 50)اندر آن بازار کأهل محشرند

 

حس مس را چون حس زر کی خرند

( 51)حس ابدان قوت ظلمت می‌خورد

 

حس جان از آفتابی می‌چرد

حِسِّ خُفّاش: حس ظاهرى، و استعاره است از نابینایى و ناتوانى در دیدن.

مغرب: مرتبه جسمانى. اشاره به جهان مادی و بستگی‌های انسان به دنیا‌ست.

دُرپاش: روشن، نورانى. حس دُرپاش: عقل.

مشرق: مقام عقلانى.

ای سوار: خطاب به هر انسانی است که می‌تواند بر نفس و حواس ظاهر سوار شود و اگر چنین نکند مزاحم نفس‌های دیگر هم می‌شود و نمی‌گذارد که آنها هدایت پذیرند.

پنج حس: مقصود حسهای درونی یاحسهاى باطنى است. حسهاى باطنى را فلاسفه، خیال، وهم، حافظه، عقل، و حس مشترک دانسته‏اند و در توضیح آن گویند چون منشأ ادراک، نفس ناطقه انسانى است و آن بسیط است، پس ادراک صورتهاى جزئى مخالف بساطت آن خواهد بود. بدین رو، ادراک جزئیات را از وظایف حواس ظاهرى، و ادراک کلیات را از وظایف حواس باطنى دانسته‏اند. ولى دسته دیگر گویند همه ادراک از وظایف نفس ناطقه است لیکن نفس کلیات را درک کند بدون واسطه، و جزئیات را به اعتبار ارتسام آن در آلات خود که حواس ظاهرى است. پنج حس باطن در اصطلاح عرفا، عقل است و دل و سِرّ و روح و خفى.

نجم الدین رازى گوید: «و آن چه این پنج حاسّه ادراک آن نکند، ملکوت مى‏خوانیم و آن عالم غیب است با کثرت مراتب و مدارج آن، و آن را پنج مدرک باطنى ادراک کند... و چنان که حواس پنجگانه ظاهرى هر یک در مدرکات دیگرى تصرّف نتواند کرد... حواس پنجگانه باطنى نیز هر یک در مدرکات دیگرى تصرّف نتواند کرد چون عقل در مرئیّات دل و دل در معقولاتِ عقل...»[1]

اهل محشر: کنایه از طالبان آخرت. آنان که به دنیا و زیور آن اعتنایى ندارند.

( 47) حس ظاهرى تو چون خفاش بطرف مغرب مى‏دود و حس دیگرى هست که همواره متمایل بمشرق است‏. ( 48) راه حس ظاهرى راه خران است اى کسى که مزاحم خران هستى شرم کن و از این راه مرو. ( 49) پنج حس دیگرى هست غیر این پنج حس ظاهرى که او چون زر سرخ و این حسها چون مس است‏. ( 50) در بازارى که خریداران ماهر وجود دارند حس مسى را کى چون حس طلائى خواهند خرید. ( 51) حس تن خوراکش ظلمت و حس جان از آفتاب نیرو مى‏گیرد.

مولانا از حس ظاهری و حس با‌طنی سخن می‌گوید. حس ظاهری را از این نظر به «حس خُفّاش» تعبیر می‌کند که در برابر روشنی حقیقت کور است؛ به عکس حسِّ باطن که بر همه مروارید و گوهر می‌پاشد و از نور حقیقت بیم ندارد و به سوی مشرق آن دوان است. مولانا از حس ظاهری به «حس خران» نیز تعبیر می‌کند و می‌گوید: ای که مزاحم حواس خران شده‌ای! حیا کن و راه آنها را ترک کن و به راه رهیدگان از حواس ظاهری درآ. او می‌گوید: حواس بیرونی، رابطه ما را با عالم ماده برقرار می‌کنند اما علاوه بر این پنج حس بیرونی، پنج حس درونی (باطنی) وجود دارد که انسان را با حقیقت (جان) ربط می‌دهد. و این حواس معنوی بسیار ارزنده‌تر از پنچ حس ظاهری هستند مانند زر که در مقایسه با مس این‌گونه است. زیرا حس باطنی یا حس جان، دارای آفتاب حقیقت است.

خوراک این دو حس نیز با‌هم فرق دارد؛ حس ظاهری یا حس جسمانی، قوت و غذای خود را از تاریکی و ظلمت می‌گیرد، ولی حواس با‌طنی و معنوی از آفتاب عالم‌تاب حقیقت ارتزاق می‌کند. از این‌رو محصول حواس جسمانی، تاریکی و گمراهی است و محصول حواس روحانی، روشنی و هدایت است.

گزیدهْ کلام این که: مَثَل این راهنمایان و دنیا جویان مثل آفتاب و خفاش است. چنان که خفاش چشم دیدن آفتاب را ندارد حس ظاهرى نیز از درک مقام این مردان حق محروم است تنها با دیده حقیقت بین مى‏توان آن را دید.

حسهاى ظاهرى تنها مى‏توانند سودى را جذب یا زیانى را دفع کنند و توان درک حقیقت در عهده حسهاى باطنى است، ناچار آن کس که تنها با راهنمایى حس ظاهرى خواهان جستن راه است، خران را ماند بلکه از خر هم پست‏تر بود که «اُولئکَ کَالْأَنْعَامِ بَل هُم اَضلُّ».

          بکُش نفس ستورى را به دشنه حکمت و طاعت       بِکَش زین دیو دستت را که بسیار است دستانش‏

 (دیوان ناصر خسرو، مینوى، ص 233)



[1] - (مرصاد العباد، ص 117)


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 163 بازدید
بازدید دیروز: 447 بازدید
بازدید کل: 1402848 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]