بسی مؤمن که در جستجوی دانش از خانه اش بیرون شد و جز آمرزیده بازنگشت [امام علی علیه السلام]
عرشیات
شرح وتفسیر مثنوی دفتر دوم(38)
شنبه 93 شهریور 1 , ساعت 7:22 عصر  

حقیقت انسان خرد ورزیست

( 278)ای برادر تو همان اندیشه‌ای

 

ما بقی تو استخوان و ریشه‌ای

( 279)گر گل است اندیشه‌ی تو گلشنی

 

ور بود خاری تو هیمهْ گلخنی

( 280)گر گلابی، بر سر جیبت زنند

 

ور تو چون بولی، برونت افکنند

( 281)طبله‌ها در پیش عطاران ببین

 

جنس را با جنس خود کرده قرین

( 282)جنس‌ها با جنس‌ها آمیخته

 

زین تجانس زینتی انگیخته

( 283)گر در آمیزند عود و شکرش

 

بر گزیندیک‌یک از یک‌دیگرش

( 284)طبله‌ها بشکست و جان‌ها ریختند

 

نیک و بد درهم‌دگر آمیختند

اندیشه: فکر، قوه مفکّره، آن چه موجب جدایى آدمى از دیگر جانداران است.

ریشه: رگ و پى، پوست و گوشت.

هیمه گلخن: یعنی چوب یا خار و خسی که فقط به درد سوزاندن و آتشدان حمّام می‌خورد.

طبله : پیش‌خان دکان‌های عطاری قدیم است که انواع کالاها و عطرها را در آن می‌چیدند

جَیب: گریبان.

تجانس: هم جنسى داشتن، جنس هم بودن.

عود: درختى است که چون چوب آن را بسوزانند، بویى خوش از آن بر آید.

ریختن: کنایه از آمدن به این جهان، وجود خارجى یافتن.

 ( 278) بدان اى برادر که تو عبارت از اندیشه هستى و باقى دیگر در وجودت هر چه هست رگ و پى و استخوان و پوست و گوشت است (بنا بر این اگر کینه‏ور باشى همانا کینه هویت تو را تشکیل مى‏دهد و تو همان کینه هستى) . ( 279) اگر اندیشه تو گل باشد گلشنى و اگر خار است هیمه گلخن خواهى بود . ( 280) اگر گلاب باشى بر سر و لباست مى‏زنند و اگر چون بول باشى ناچار بیرونت خواهند ریخت‏ . ( 281) طبله عطاران را نگاه کن که جنس را با جنس خود قرین نموده‏ . ( 282) جنسها را با هم جنسهاى خود آمیخته و از این تجانس بدکان خود زینتى داده‏اند . ( 283) اگر عود و شکر عطار بهم مخلوط شوند چون جنس هم نیستند با کمال دقت آنان را از هم جدا مى‏سازد. ( 284) در دنیا طبله‏ها شکسته و جانها ریخته و نیک و بد بهم آمیختند.

مولانا می‌گوید: هستی ما در حقیقت اندیشه‌های ماست و از این‌که بگذریم، باقی وجود ما مشتی استخوان و پوست و رگ و ریشه است که در راه حق، بیگانه است. کسی که اندیشهْ نیک ندارد ، چوب یا خار و خسی است که فقط به درد سوزاندن و آتشدان حمّام می‌خورد. بعید نیست که مولانا در بیان این سخن، به مفهوم "حیوان ناطق " توجه داشته باشد؛ زیرا انسان را "حیوان ناطق" گفته‌اند و در این اصطلاح، ناطق به معنای اندیشه‌گر و مُدرک است. طبیعتاً پرورش اندیشه و سلامت آن وابسته به پرورش روح است. اگر آدمى در پى کامل ساختن روح بر آمد اندیشه او نیز سالم و کامل خواهد گشت و اگر وسوسه‏هاى شیطانى بر روح او غالب شد، اندیشه‏اش به سوى بدیها خواهد شد و سرانجام او را به دوزخ روحى و اخروى خواهد افکند که:

          آدمى را فربهى هست از خیال             گر خیالاتش بود صاحب جمال‏

          ور خیالاتش نماید ناخوشى             مى‏گدازد همچو موم از آتشى‏

595- 594/ د / 2

مولانا، هستی را به دکان عطاری تشبیه کرده است که در آن، کالاهای گوناگون را هر یک به جای خود چیده‌اند. در فلسفهْ افلاطونی، میان عدم و هستی، یک عالم دیگری قائل هستند که به آن، "عالم مثال" می‌گویند. در عالم مثال، صورت مثالی همهْ کائنات وجود دارد. نیکلسن می‌گوید: «در این‌جا ظاهراً مولانا عالم مثال را به طبله عطاران تشبیه کرده است که در آن، هر چیزی جای مشخص دارد.» بنابراین "طبله بشکست"، یعنی خلقت از عالم مثال به عالم ماده آمد و جان‌ها که هم‌چون عود و شکر، هر کدام جایی در عالم مثال داشتند، یک‌باره به عالم صورت آمدند و نیک و بد در هم‌دیگر آمیختند. با توجه به این بیان، پس ازآن‌که جان‌های نیک و بد، از طبلهْ عالم مثال به عالم ماده و صورت ریخت و درهم آمیخت، پروردگار برای جدا کردن نیک و بد، پیامبران را فرستاد. دکان‌داران قدیم، برای پاک کردن دانه‌های گیاهی، از تکه‌های کاغذ استفاده می‌کردند؛ به این ترتیب که دوگوشهْ مجاور یک پاره کاغذ را روی هم می‌گذاشتند و با دو انگشت می‌گرفتند و طرف دیگر کاغذ را که شکل ناودانی داشت، زیردانه‌ها می‌بردند و دانه‌های مورد نظر را به کمک آن بر می‌داشتند.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 227 بازدید
بازدید دیروز: 447 بازدید
بازدید کل: 1402912 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]