هرکس دانش اندوزد و به آن عمل نکند، خداوند روز قیامت وی را نابینا برانگیزد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ـ خطاب به ابن مسعود ـ]
عرشیات
شرح وتفسیر مثنوی دفتر دوم (40)
سه شنبه 93 مهر 1 , ساعت 9:32 عصر  

دلیل دشمنی و دوستی با انبیاء واولیاء

( 291)دشمن روزند این قَلابکان

 

عاشق روزند آن زرهای کآن

 

( 292)زان‌که روز است آینهْ تعریف او

 

تا ببیند اشرفی تشریف او

( 293)حق قیامت را لقب زآن روز کرد

 

روز بنماید جمال سرخ و زرد

( 294)پس حقیقت، روز سر اولیاست

 

روز پیش ماهشان چون سایه‌هاست

( 295)عکس راز مرد حق دانید روز

 

عکس ستاریش، شام چشم‌دوز

( 296)زان سبب فرمود یزدان والضحی

 

والضحی نور ضمیر مصطفی

( 297)قول دیگر کین ضحی را خواست دوست

 

هم برای آن‌که این هم عکس اوست

( 298)ورنه بر فانی قسم گفتن خطاست

 

خود فنا چه لایق گفت خداست

قلابکان:جمع قلاّبک (قلاّب کاف تحقیر): آن که سکه قلب مى‏زند. قلب کار، دَغَل. صرّافی است که سکهْ قلب و قلابی را به زر عرضه کند و به کسانی گفته شده است که در راه خدا نیستند.

تعریف: شناختن، شناخت. آینه تعریف: وسیله شناخت.

اشرف: گزیده، والا، کنایه از ولى خدا.

تشریف: کرامت و بزرگوارى.

سرّ اولیاست: یعنی جلوه‌گاه معرفت حق یا به معنای علم و آگاهی مردان حق که به علم مطلق الهی پیوسته است.

ستار: یعنی پوشندگى، پرده افکنى. از صفت پروردگار است و مردان حق نیز جلوه‌گاه صفات حقند.

چشم دوز: که چشم را بر هم خواباند، که مانع دیدن شود.

وَ الضُّحى: سوگند به چاشتگاه.[1]

ضمیر: درون، دل، سینه.

فانى: نیست شونده، نابود شونده.

( 291) قلب‏ها دشمن روز و زرهاى معدنى عاشق روزند. ( 292) زیرا که روز آینه‏اى است براى شناساندن زر و معلوم ساختن شرافت او بر سایر فلزات‏. ( 293) خداى تعالى براى آن بقیامت لقب روز داده و روز قیامت گفته است که در آن جمال سرخ و زرد نمایان مى‏گردد. ( 294) پس در حقیقت روز عبارت از باطن اولیا است و بر اثر مهر بى‏پایانشان روز بقدر سالها ارزش دارد. ( 295) انعکاس باطن اولیا روز و انعکاس ستاریشان شب است‏. ( 296) از آن جهت حضرت احدیت در قرآن فرموده وَ اَلضُّحى‏ 93: 1 (یعنى ببامداد قسم) که ضحى نور ضمیر حضرت رسول است‏. ( 297) تفسیر دیگرى هم که براى و الضحى کرده و گفته‏اند مقصود همین بامداد ظاهرى بوده آن هم براى همین است که این بامداد هم انعکاس او است‏. ( 298) و گرنه قسم خوردن بچیز فانى خطا بوده و فانى لایق آن نیست که خدا از او سخن گوید.

صرّافان دغل‌کار، دشمن روزند، ولی طلا‌های ناب معادن شیفته روزند؛ یعنی انسان‌های ریاکار، دشمن انبیا هستند که وجودشان چون روز پُرفروز است. اما خردمندان نیک سرشت، عاشق و شیفتهْ وجود نورانی انبیایند.

حضرت حق تعالی، برای آن به قیامت روز فرمود که روز، زیبایی سرخ و زرد و حقیقت اشیاء را نشان می‌دهد و در قرآن، قیامت به عنوان روز جدایی نیکان از بدان آمده است: «إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ »:همانا خداوند در روز قیامت، میان آنها جدایی افکند که او بر احوال همه موجودات، گواه است. [2]

پس در حقیقت، روز حقیقی، سرّ اولیاست و روز این جهانی را با آفتاب این روز حقیقی نباید قیاس کرد، اما اگر در برابر مهتاب اولیاء قرار دهیم، تازه چیزی است تاریک، مانند سایه. روشنایی روز این جهان، بازتابی از سرّ اولیاست و شب که چشم‌ها را می‌دوزد و دید انسان‌ها را می‌گیرد، بازتاب صفت ستّاری آنهاست.

مولانا همین سخن را به قرآن مستند می‌کند. سوگند پروردگار به روشنایی در آغاز سورهْ والضحی، سوگند به نور باطن پیامبر(ص) است و مفسران می‌گویند که در همهْ روشنایی‌های عالم، نور محمد (ص) است که می‌تابد؛ درخورشید، ماه و ستارگان. مولانا می‌گوید: قول دیگری هم در تفسیر والضحی هست که این سوگند، به روشنی روز است؛ برای آن‌که روشنی روز، بازتاب روشنی محمدی است. سپس مولانا برای تأیید تفسیر خود از والضحی، به آیهْ شریفهْ سوره انعام اشاره می‌کند که ابراهیم خلیل در جست‌وجوی خدای خود بود و ستاره را خدا می‌پنداشت، اما هنگامی که افول آنها را دید، گفت: «فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأَى کَوْکَبًا قَالَ هَذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِینَ »: من این روشنایی‌های افول کننده را دوست ندارم. [3]

          هر پیمبر اُمّتان را در جهان             همچنین تا مخلصى مى‏خواندشان‏

          کز فلک راه برون شو دیده بود             در نظر چون مردمک پیچیده بود

          مردمش چون مردمک دیدند خُرد             در بزرگى مردمک کس ره نبرد

1004- 1002/ د / 1

اگر دعوت اولیاى خدا گسترده گردد، دکان مدعیان دروغین بسته خواهد شد، براى همین است که آنان دشمن مردان خدایند. اگر چراغ خرد بندگان روشن شود، مقام و ارزش اولیاى خدا را خواهند دانست. اولیاى خدا هدایت مردم را خواهند، و پیروان شیطان گمراهى آنان را، چنان که زر سره همیشه خواهان روشنى است و ناسره طالب تاریکى.

 



[1] - (ضُحى، 1).

[2] - سورهْ حج، آیهْ 17

[3] -  سوره انعام، آیه76

3


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 65 بازدید
بازدید دیروز: 611 بازدید
بازدید کل: 1402303 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]