بارالها ! صداها فرو نشست و جنبش ها آرام گرفت و هر دوستی، با محبوب خود خلوت کرد . من نیز با تو خلوت کرده ام . تو محبوب منی . پس خلوت امشب مرا با خود، [سبب] رهایی از دوزخْ قرار ده . [امام صادق علیه السلام ـ در دعایش ـ]
عرشیات
شرح وتفسیر مثنوی دفتر دوم (42)
سه شنبه 93 مهر 1 , ساعت 9:34 عصر  

ابزار هدایت را به دست نا اهل نباید سپرد

 

( 304)هر عبارت خود نشان حالتی است

 

حال چون دست و عبارت آلتی است

( 305)آلت زرگر به دست کفش‌گر

 

همچو دانه‌کشت کرده ریگ در

( 306)و آلت اسکاف پیش برزگر

 

پیش سگ که، استخوان در پیش خر

( 307)بود انا الحق در لب منصور نور

 

بود انا الله در لب فرعون زور

( 308)شد عصا اندر کف موسی گوا

 

شد عصا اندر کف ساحر هبا

( 309)زین سبب عیسی بدان همراه خود

 

در نیاموزید آن اسم صمد

( 310)کو نداند، نقص بر آلت نهد

 

سنگ بر گل زن تو، آتش کی جهد

( 311)دست و آلت همچو سنگ و آهن است

 

جفت باید، جفت شرط زادن است

انا الحَق در لب منصور:یعنی آن کسی که هستى خویش در حق فنا کرد و از خود سلب هر گونه قدرت نمود و توان خود را از لطف خدا دانست سزاست که «أنَا الحَق» گوید، یعنى «من هیچم و هر چه هست خداست.» پس «أنا الحق» گفتن منصور عنایت است از جانب حق،

انا اللَّه در لب فرعون: اگر انسانى خود را در پیشگاه حضرت حق مسئول نداند، و به خطاى خود اقرار نکند و از خدا آمرزش و رحمت طلب نکند، خویش را از او بى‏نیاز دیده و خود را در برابر او قرار داده است بلکه خود را خدا دانسته است. چنین کس شیطان است که «أنَا خیرٌ منه» گفت، و چون فرعون است که خویش را پروردگار دانست. و «أنَا رَبُّکُم» گفتن فرعون لَعنَت است و تلقین ابلیس. اشارت است به آیه «فَحَشَرَ فَنادى‏ فَقالَ أَنَا رَبُّکُمُ اَلْأَعْلى‏.»[1]

          علّت ابلیس أنَا خیرى بُدست             وین مرض در نفس هر مخلوق هست‏

3216 / د /1

منصور: حسین بن منصور، معروف به حلاّج، مقتول به سال 309 هجرى قمرى. گویند در حال جذبه «أنَا الحَق» مى‏گفت.

 زور: دروغ، بهتان.

هبا: تباه، ضایع، بیهوده

حال: یعنی آن‌چه به ارادهْ حق بر دل می‏گذرد.

( 304) هر عبارت و جمله‏اى نشان یک حالت مخصوصى است حال مثل دست و عبارت مثل آلتى است که آن دست استعمال مى‏کند. ( 305) آلت زرگر اگر بدست کفش دوز داده شود مثل این است که دانه را در ریگ‏زار بکارند. ( 306) آلت کفش دوز را بدست برزگر دادن مثل کاه ریختن جلو سگ و استخوان گذاشتن پیش خر است‏. ( 307) انا الحق در لب منصور نور بود و انا اللَّه در لب فرعون ظلم و کفر بود. ( 308) عصا در دست موسى گواه حق و در دست سحره پوچ و باطل بود. ( 309) از این جهت حضرت عیسى اسم اعظم خداوند را بهمراه خود نگفت‏. ( 310) که او بعلت نادانى نقص را از آلت تصور مى‏نمود و گمان مى‏کرد که آن نام مبارک مؤثر نیست توسنگ را بگل بزن البته آتش برون نخواهد آمد. ( 311) دست و آلت مثل سنگ و آهن است باید اینها با هم جفت و قرین باشند تا آتش تولید شود البته جفت بودن شرط زادن است‏.

مولانا می‏گوید: احوال ما و آن‌چه به ارادهْ حق بر دل‌ها می‏گذرد، مانند دستی است که امور زندگی را می‏گرداند و عبارت نیز مانند ابزاری است که دست با کمک آن کاری را پیش می‏برد.

هر ابزاری را باید به دست اهلش داد که می‏تواند به کار ببرد؛ مثلاً اگر ابزار زرگر در دست کفّاش قرار گیرد، مانند این است که دانه‏ای در ریگ‌زار کاشته شود. هم‌چنین اگر ابزار کفاش را در اختیار کشاورز قرار دهی مثل این است که کاه را پیش سگ و استخوان را پیش الاغ بگذاری. منظور این است که عبارت قرآن و سخن اهل معنا در صورتی مؤثر و موجب هدایت است که در دست اهلش قرار گیرد و از او صادر گردد. برای مثال، انا الحق گفتن منصور حلاج به نور تبدیل شد، ولی انا الله گفتن فرعون، دروغ و یاوره بود، زیرا منصور از سرای خودبینی بیرون آمد و خود را در ذات حق فانی کرد و دیگر چیزی جز حق نمی‏‏دید و وجود او نایی بود که نوازنده‌اش حضرت حق بود. این انا الحق را در واقع خدا می‏گفت، نه منصور. فرعون هم گفت من خدایم. ولی این سخن, از پریشانی و بیماری دل وی بود. در‌حالی‌که هر دو به ظاهر یک سخن می‏گویند.

مثال دیگر، عصایی است که موسی در دست داشت و بر صدق و راستی او گواهی می‌داد. ولی عصایی که در دست جادوگران بود به هیچ دردی نمی‌خورد. به همین دلیل حضرت عیسی اسم اعظم را به همراه نادان خود نیاموخت. آن‌که نادان است عیب و نقص را به ابزار نسبت می‏دهد؛ مثلاً اگر تو سنگ را بر گل بکوبی آتشی تولید نمی‌شود. نا اهلان نیز ممکن است کلمات حق‌تعالی و اولیاالله را حفظ کنند و دائم ورد زبان سازند، اما از این رهگذر چیزی جز گمراهی نصیبشان نگردد.



[1] - سوره نازعات، 23- 24


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 238 بازدید
بازدید دیروز: 267 بازدید
بازدید کل: 1388266 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]