( 379)بود شیخی دائماً او وامدار |
|
از جوان مردی که بود آن نامدار |
( 380)ده هزاران وام کردی از مهان |
|
خرج کردی بر فقیران جهان |
( 381)هم به وام او خانقاهی ساخته |
|
جان و مال و خانقه در باخته |
( 382)وام او را حق ز هر جا میگزارد |
|
کرد حق بهر خلیل از ریگ آرد |
( 383)گفت پیغامبر که در بازارها |
|
دو فرشته میکنند ایدر دعا |
( 384)کای خدا تو منفقان را ده خلف |
|
ای خدا تو ممسکان را ده تلف |
از: براى، به خاطر.
از ریگ آرد کردن: اشارت است به داستانى که در تفسیر طبرى آمده است که خدا را ابراهیم خلیل خود خواند که وى در قحط سالى نزد دوستى به موصل یا مصر رفت تا گندمى فراهم آرد، لیکن چیزى به دست نیاورد. با خود گفت: جوال خود را پر از ریگ کنم تا کسان نپندارند دست خالى آمدهام و غمگین شوند. چون به خانه رسید کسان وى جوال بگشودند، آن را پر از آرد دیدند و از آن نان پختند. ابراهیم گفت: آرى او را از دوستم، اللَّه، گرفتم.[1]
ریگها هم آرد شد از سَعیشان پشمِ بُز ابریشم آمد کش کشان
2519 / د / 3
گفت پیغمبر...: برگرفته از حدیث «ما مِن یَومٍ یُصبِحُ العِبادُ فِیهِ إلاَّ مَلَکانِ یَنزِلانِ فَیَقُولُ اَحَدُهُما اللَّهُمَّ أعطِ مُنفِقاً خَلَفاً وَ یَقُولُ الآخِرُ اللَّهُمَّ أعطِ مُمسِکاً تَلَفاً: هیچ روز بندگان در آن بامداد نکنند جز آن که دو فرشته فرود آید. پس یکى گوید: خدایا انفاق کننده را جایگزینى بخش و دیگرى گوید: خدایا امساک کننده را نابودى (مال) ده.»[2] و نظیر این روایت با اندک اختلاف در الفاظ، از امالى صدوق آمده است و جمله آخر روایت چنین است: «اللَّهُمَّ عَجِّل لِلمُنفِق مالَهُ خَلَفاً وَ لِلمُمسِکِ تَلَفاً فَهذا دُعاؤُهُما حَتَّى تَغرُبَ الشَّمسُ».[3]
ایدر: همیشه، دائماً، اینگونه و چنین است.
انفاق:از ارزشهای دینی است که از سوی افراد مؤمن و جوانمرد انجام میپذیرد و در اصطلاح اهل طریقت به آن «فتوت» گویند. فتوت، ترجیح دادن دیگری بر خود است که آن را به ایثار به مال، ایثار به جاه و مقام و ایثار به نفس تعریف کردهاند. جوانمرد باید در کار دیگران همّت گمارد و لغزشهای مردمان را نبیند و نفس را به اعمال نیک وادارد.
( 379) شیخى بود که از جوانمردى که داشت همیشه مقروض بود . ( 380) ده هزارها از مالداران وام مىگرفت و در میان بىنوایان قسمت مىکرد . ( 381) هم با قرض خانقاهى ساخته بود و خانمان خانقاه او در گرو بود . ( 382) خداوند قرض او را بهر حال ادا مىکرد چنان که براى حضرت خلیل از ریگ آرد ساخت . ( 383) پیغمبر فرمود که دو فرشته همواره در بازارها ندا مىکنند. ( 384) که بار الها تو بکسانى که انفاق مىکنند عوض بده و کسانى که امساک مىکنند مالشان را تلف کن.
شیخ مورد نظر مولانا، از اشخاصی بوده است که همهچیز را در راه خدا داده است. حضرت حق نیز با عنایت خاص به چنین شخصی، موجبات ادای وامهای او را فراهم میآورد. عنایت الهی بهگونهای است که گاه ریگ را هم به آرد تبدیل میکند؛ همانگونه که برای دوستش ابراهیم خلیل(ع) انجام داد. خلاصه این است که: ابراهیم پیامبر و آن روز که او برای گذران خانوادهاش آرد نداشت، به فرمان حق کیسهای را پر از ریگ بیابان کرد و ریگها تبدیل به آرد شد. سپس مولانا به حدیث نبوی اشاره میکند که: «هر روز که بندگان برمیخیزند، دو فرشته فرود میآیند؛ یکی از آن دو میگوید: خدایا! بخشندگان را عوض نیکو بده و دیگری میگوید: خدایا بخیلان را دچار تباهی مال کن». مولانا میگوید از این حدیث، ارزش انفاق فهمیده میشود.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |