من از هنگام بعثتم تا روز قیامت، شفیع هر آن دوتنی هستم که در راه خدا با یکدیگر، دوستی و برادری می کنند. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
عرشیات
شرح وتفسیر مثنوی دفتر دوم(76)
دوشنبه 93 آبان 5 , ساعت 10:51 صبح  

شکایت کردن ِاهل ِزندان پیش وکیل ِقاضی، از دست ِآن مفلس 

 مذمت از تجاوز به حقوق دیگران

( 617) با وکیل قاضى ادراک‏مند            
 ( 618) که سلام ما به قاضى بر کنون            

 

اهل زندان در شکایت آمدند

باز گو آزارِ ما زین مردِ دون

( 619) کاندرین زندان بماند او مُستَمِر            

 

یاوه تاز و طبل خوار است و مُضِرّ

( 620) چون مگس حاضر شود در هر طعام            

 

از وقاحت بى‏صَلا و بى‏سلام‏

( 621) پیش او هیچ است لوت شصت کس            

 

‏ کر کند خود را اگر گوییش بس

( 622) مرد زندان را نیاید لقمه‏اى            

 

ور به صد حیلت گشاید طعمه‏اى‏

( 623) در زمان پیش آید آن دوزخ گلو            

 

حجّتش این بود که: خدا گفتا: کلوا

اِدراک‏مند: یعنی داراى ادراک، باشعور، کنایت از آگاه در مسائل قضاوت.

مُستَمِرّ: پیوسته، و مقصود زمان دراز است.

یاوه تاز: هرزه گرد، که این سو و آن سو رود.

          ز آن ضلالتهاى یاوه تازشان             حفره دیوار و دَر غمّازشان‏

2076 /د5

          گفت آن درویش اى داناى راز             از پى این گنج کردم یاوه تاز

2288 /د6

طبل خوار: یعنی پرخوار؛ شکمباره

مُضِر: آسیب رساننده.

وَقاحت: ستیزه رویى، بى‏شرمى.

صَلا: آواز که براى طعام دهند، دعوت، خواندن.

بی صلا: یعنی بی این که کسی او را دعوت کند .

کر کردن: کنایه از خود را به نشنیدن زدن.

مرد زندان: زندانى.

گشودن: به دست آوردن.

دوزخ گلو: پر خوار که سیر نشود.، کسی را گویند که هرچه هست می بلعد. (این ترکیب از معنى آیه 30 سوره ق گرفته شده است).

کُلوا: برگرفته است از قرآن کریم «کُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اَللَّهُ» یعنى بخورید از آن چه خدا بشما روزى کرده [1]

( 617) اهل زندان نزد وکیل قاضى زندان شکایت بردند. ( 618) که سلام ما را بقاضى برسان و حال ما را راجع باین مرد پست فطرت بگو. ( 619) او مستمراً در این زندان مانده بى‏هوده بهر کس حمله کرده و بهر طرف در جولان بوده جز زیان کارى از او ساخته نیست‏. ( 620) او مثل مگس دنبال هر طعامى هست و بدون سلام بى‏خبر و با وقاحت موقع غذا حاضر مى‏شود. ( 621) خوراک‏ شصت نفر پیش او هیچ است و وقتى که بگویى بس است او خود را بکرى مى‏زند. ( 622) زندانیان هیچ یک نمى‏توانند لقمه‏اى به آسودگى بخورند و اگر با هزار حیله خوراکى بدست آورند. ( 623) فوراً این شخص اکول پیش مى‏آید و چون دوزخ که گناهکاران را فرو برد غذاى زندانیان را بگلوى خود فرو مى‏برد و دلیل این تعدى و تجاوزش این است که خدا فرموده کُلُوا 6: 142 .

        











[1] - سوره انعام: 142(در آیه‏29 سوره اعراف، یا 88 مائده، و سوره‏هاى دیگرنیز آمده است).



نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 574 بازدید
بازدید دیروز: 528 بازدید
بازدید کل: 1401008 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]