شریفترین شرف، دانش است . [امام علی علیه السلام]
عرشیات
شرح وتفسیر مثنوی دفتردوم(129)
سه شنبه 93 آذر 25 , ساعت 3:6 عصر  

غذای روح و غذای جسم

( 1082)لیک گر آن قوت بر وی عارضی است

 

پس نصیحت کردن او رارایضی است

( 1083)چون کسی کو از مرض گل داشتدوست

 

گرچه پندارد که آن خود قوت اوست

( 1084)قوت اصلی را فرامش کرده است

 

روی در قوت مرض آورده است

( 1085)نوش را بگذاشته، سم خورده است

 

قوت علت را چو چربش کرده است

( 1086)قوت اصلی بشر نور خداست

 

قوت حیوانی مر او را ناسزاست

( 1087)لیک از علت درین افتاد دل

 

که خورد او روز و شب زین آبوگل

( 1088)روی زرد و پای سست و دل سبک

 

کو غذای والسما ذات الحبک

عارضی: هر چیزی است که بر موجودی عارض می‌شود و اصلی او نباشد.

رایضی: از ریضت، به معنای تربیت کرده است که برای تربیت نفس انسان به‌کار می‌رود. قوت اصلی: غذای روح و پرورش روحانی و معنوی است.

قوت مرض: قوت علت‌ چیزی است که مرض را تقویت کند.

چربش‌: یعنی چربی که نیروزاست.

سَبُک: ضعیف، بیمار، سست، سیر ناگشته.

 وَ اَلسَّماءِ ذاتِ اَلْحُبُکِ: سوگند به آسمان داراى راهها.[1] و آن در اصطلاح بعضى بزرگان صوفیه آسمان دل است که از آن راه به خدا توان رسید.

 ( 1082) ولى اگر یک خوراک و قوتى براى کسى عارضى باشد نصیحت کردن باو بمنزله تربیت و رهبرى است‏ . ( 1083) مثل کسى که بعلت و مرضى گل مى‏خورد و خوردن آن را دوست داشته گمان مى‏برد که قوت او است‏ . ( 1084) چنین کسى قوت اصلى خود را فراموش کرده و بقوت مرض روى آورده است‏ . ( 1085) عوض نوش زهر خورده و این قوت که ممد مرض است او را چون چوب خشک کرده است‏ . ( 1086) قوت اصلى بشر نور خداوندى است و قوت حیوانى براى او سزاوار نیست‏ . ( 1087) ولى بعلت مرض گمان کرده است که باید روز و شب از مواد زمینى و آب و گل تغذیه کند. ( 1088) روى این بیماران زرد و پایشان سست و دلشان سبک است اینها کجا و غذاى «وَ اَلسَّماءِ ذاتِ اَلْحُبُکِ »کجا !.

مولانا از غذای جسم و غذای روح سخن می‌گوید و پرداختن به غذای جسم و هوای نفس را به بیماری «گل خوردن» تشبیه می‌کند. مولانا می‌گوید: قوت اصلی بشر، نور خداست‌. و قوت علت‌ چیزی است که مرض را تقویت کند. منظور مولانا این است که او غذایی می‌خورد که بیماری او را بیشتر می‌کند اما خود می‌پندارد که آن‌چه می‌خورد نیروبخش ‌است. آن شخص بیمار‌، غذای اصلی را فراموش کرده است و به غذایی روی آورده که بیماری تولید می‌کند. قلب انسان نیز به سبب بیماری، روز و شب به خوردن این آب و گل روی آورده است؛ یعنی دائماً غذاهای نفسانی و شهوانی تناول می‌کند. آن کسی که به گل خواری و غذاهای نفسانی می‌پردازد، چهره‌ای زرد و پایی سست و دلی پر‌یشان پیدا می‌کند. پس کجاست غذای آسمانی که راه‌های بسیار دارد.



[1] - سوره ذاریات،آیه 7


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 612 بازدید
بازدید دیروز: 528 بازدید
بازدید کل: 1401046 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]