خداوند، انگشت نما شدن در عبادت و انگشت نماشدن در برابر مردم را ناخوش می دارد . [امام رضا علیه السلام]
عرشیات
شرح وتفسیر مثنوی دفتردوم(134)
سه شنبه 93 آذر 25 , ساعت 3:20 عصر  

( 1127)هان ضیاء‌الحق حسام‌الدین تو زود

 

دارواش کن کوری چشم حسود

( 1128)توتیای کبریای تیزفعل

 

داروی ظلمت‌کش استیزفعل

( 1129)آن‌که گر بر چشم اعمی بر زند

 

ظلمت صد ساله را زو بر کند

( 1130)جمله کوران را دواکن جز حسود

 

کز حسودی بر تو می‌آرد جحود

( 1131)مر حسودت را اگر چه آن منم

 

جان مده تا هم‌چنین جان می‌کنم

( 1132)آن‌که او باشد حسود آفتاب

 

وان‌که می‌رنجد ز بود آفتاب

( 1133)اینت درد بی‌دوا کور است آه

 

اینت افتاده ابد در قعر چاه

( 1134)نفی خورشید ازل بایست او

 

کی برآید این مراد او؟ بگو

 

توتیا: اکسید مس و روى و نیز سنگ سرمه، که در قدیم براى تقویت بینایى از آن استفاده مى‏کردند.

          دُرّ اگر چه خرد و اشکسته شود             توتیاى دیده خسته شود

342 / د /4

کبریا: بزرگى، عظمت. و مقصود از توتیاى کبریا قدرتى است که از جانب حق تعالى نصیب اولیاى حق مى‏گردد که بدان هر گونه تصرفى را در موجودات توانند کرد.

تیز فعل: سریع العمل، که زودتر اثر کند.

ظُلمت کُش: تاریکى بر، که تاریکى درون را بزداید و دل را با نور هدایت روشن کند.

استیز فعل: که با جهل و تیرگى درون بستیزد.

اعمى: کور.

جُحود: انکار.

جان دادن: استعاره از راهنمایى کردن، دانا ساختن.

جان کندن: استعاره از ماندن در جهل مرکب، و در گمراهى به سر بردن.

آفتاب: استعاره از عارف کامل.

بود: بودن، هستى، وجود داشتن.

افتاده ابد در قعر چاه: استعاره از کسى که هیچ گاه توفیق رستگارى نخواهد یافت. خورشید ازل: استعارت از ولى کامل.

بایست: خواست، درخواست.

 ( 1127) هان اى ضیاء الحق حسام الدین زود باش بکورى چشم حسود چشم او را درمان کن‏. ( 1128) زود باش آن توتیاى کبریاى سریع الاثر را بکار بر آن داروى ظلمت کش را که با تاریکى مبارزه مى‏کند بکار بر. ( 1129) همان دارویى که اگر بچشم کور بریزند تاریکى صد ساله را به یک دم از میان مى‏برد. ( 1130) تو اى حسام الدین همه کوران را شفا بده جز آن حسودى که از حسد تو را انکار مى‏کند. ( 1131) حسود خود را اگر من هم باشم جان نده بگذار همان طور در حال کورى جان بکند. ( 1232) آن که بر آفتاب حسد مى‏برد از وجود آفتاب کور مى‏گردد. ( 1133) آه این است درد بى‏درمان و همین کس است که براى همیشه در قعر چاه ظلمت و کورى جاى گرفته است‏. ( 1134) آرزویش نفى خورشید ازلى است و این مقصود که او دارد چگونه جامه عمل خواهد پوشید.

مولانا به حسام الدین می‌گوید: نفوذ شخصیت خود را برای درمان این کوران باطن به کارگیر؛ این داروی شفابخش بسیار مؤثری است که کور صدساله را هم‌بینا می‌کند. اما حسود را نباید یا نمی‌شود درمان کرد؛ زیرا منکر توست و بینایی باطن، بدون ایمان پدید نمی‌آید. کسی که روشنی حقیقت را نتواند ببیند یا به مردان حق حسادت کند، تا ابد کور است. حسودان و منکران می‌خواهند که "خورشید ازل" و حقیقت را نفی کنند و این مراد آنها کی بر می‌آید؟


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 72 بازدید
بازدید دیروز: 678 بازدید
بازدید کل: 1401184 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]