اندیشه ات تو را به راه راست هدایت می کند . [امام علی علیه السلام]
عرشیات
شرح وتفسیرمثنوی دفتردوم(159)
پنج شنبه 93 دی 11 , ساعت 11:36 صبح  

عاشق دیدار حق، خطرهاى راه عشق را به جان خریدار است

( 1377)پیش شاهان گر خطر باشد به جان

 

لیک نشکیبند عالی همّتان

( 1378)شاه چون شیرین‌تر از شکّر بود

 

جان به شیرینی رود خوش‌تر بود

( 1379)ای ملامت‌گر سلامت مر تو را

 

ای سلامت‌جو رها کن تو مرا

( 1380)جان من کوره‌است با آتش خوش است

 

کوره را این بس که خانه‌آتش است

( 1381)همچو کوره عشق را سوزیدنیست

 

هر که او زین کور باشد کودنی است

( 1382)برگ بی‏برگی تو را چون برگ شد

 

جان باقی یافتی و مرگ شد

( 1383)چون تو را غم شادی افزودن گرفت

 

روضه‌ْ جانت گل و سوسن گرفت

( 1384)آن‌چه خوف دیگران آن امن توست

 

بط قوی از بحر و مرغ خانه سست

( 1385)باز دیوانه شدم من ای طبیب

 

باز سودایی شدم من ای حبیب

( 1386)حلقه‌های سلسله‌‌تو ذو فنون

 

هر یکی حلقه دهد دیگر جنون

( 1387)داد هر حلقه فنونی دیگر است

 

پس مرا هر دم جنونی دیگر است

( 1388)پس فنون باشد جنون این شد مثل

 

خاصه در زنجیر این میر اجل

( 1389)آن‌چنان دیوانگی بگسست بند

 

که همه دیوانگان پندم دهند

عالی همتان: مردان خداجو هستند که ناشکیبا و باتحمل هر رنجی، به راه حق می‏روند، یاکنایه از کسانى که از دنیا گذشته‏اند، و در پى کامل ساختن خود هستند.

سلامت: برکنار ماندن از مصایب عاشقی است. مولانا به چنین ملامت‌گری می‏گوید: تو به چیزهای بی‏ارزش دنیا چسبیده‌ای و ضعیف و ناتوانی.

جان: از این نظر به کوره تشبیه می‏شود که آتش عشق در آن شعله‌ور است.

جان باقی: جانی است که به حق پیوسته و جاودانگی یافته است. هرکه آمادهْ سیرالی‌الله و شایسته درگاه حق باشد، مرگ ندارد.

 شاه: کنایه از ولى کامل و هدایت کننده گمراهان.

شکیبیدن: صبر کردن.

با همّتان: (جمع با همّت)

عُرَى: جمع عروة: دستاویز.

کور بودن: کنایه از درک نکردن، ندانستن.

برگ بى‏برگى: یعنی آمادگی فقر و سیرالی‌الله، توانِ رها کردن تعلّقات.

          پاى این میدان ندارى جامه مردان مپوش             برگ بى‏برگى ندارى لاف درویشى مزن‏

(سنایى)

          غلام همّت آنم که زیر چرخ کبود             ز هر چه رنگ تعلّق پذیرد آزاد است‏

(حافظ)

شدن: رفتن.

شادى افزودن غم:

          چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد             ما به امید غمت خاطر شادى طلبیم‏

(حافظ)

سودایى: شیفته، مجنون.

سلسله: زنجیر.

ذو فنون: که در چندین فن ماهر باشد.

داد: عطا، بخشش.

جنون فنون بودن...: چنان که در مثل است: «الجُنُون فُنون: دیوانگى (را) شاخه‏هاست».

مولانا می‏گوید: جانی که به سوی خدا می‏رود با وجود همهْ رنج‌ها باز خوش‌تر است که در همین راه باشد.

مولانا می‏گوید: در راه عشق حتی غم، شادی افزاست. وی از یک سو می‌خواهد سخن در پیوند انسان با پروردگار را به پایان برد و از سوی دیگر مقدمه‏ای برای حکایت بعدی که به مناسبت همین موضوع می‏باشد، فراهم می‌سازد. وی به این مثل اشاره می‏کند که: «الجنون فنون»؛ دیوانگی جلوه‏های گوناگون دارد که روی به پروردگار می‏آورد: ای حبیب! عظمت تو زنجیری است که حلقهْ آن جلوه‏ای از تو می‌باشد و هر جلوه‏ای جنونی دیگر می‏آفریند. هر دیوانه‌ای در زنجیر این خدای بزرگ یک‌جور دیوانه است و کار من به‌جایی رسیده است که دیوانگان دیگر در قیاس با من عاقلند و باید مرا پند دهند. مضمون مجموعهْ ابیات نیز اشاره به ایه شریفهْ:«وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ اَلْخَوْفِ وَ اَلْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ اَلْأَمْوالِ وَ اَلْأَنْفُسِ وَ اَلثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ اَلصَّابِرِینَ: و شما را مى‏آزماییم به اندکى ترس و گرسنگى و کاهش خواسته‏ها و جانها و میوه و مژده ده شکیبایان را.» [1] آن که مال و خواسته را ارج مى‏نهد به دستاویز سست چنگ در زده و از پاداش خدا غافل است، اما عاشق دیدار از رنج بردن در راه رسیدن به دوست لذت مى‏برد و مرگى را که دیگران از او بیم دارند استقبال مى‏کند، چنان که امیر مؤمنان (ع) فرمود: «به خدا سوگند پسر ابو طالب از مرگ بى‏پژمان است، بیش از آن چه کودک پستان مادر را خواهان است.»[2] آن که در راه حق مال و جان دهد مى‏داند خدا او را عوض بیشتر دهد.

          آن درم دادن سخى را لایق است             جان سپردن خود سخاى عاشق است‏

          نان دهى از بهر حق، نانت دهند             جان دهى از بهر حق جانت دهند

2236- 2235/ د / 1



[1] - سوره بقره،آیه 155

[2] - (نهج البلاغه، خطبه 5)


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 304 بازدید
بازدید دیروز: 678 بازدید
بازدید کل: 1401416 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]