رابطهْ خواب با کشف والهامات
( 1674)تو ببینی خواب در یک خوشلقا |
|
کو دهد وعده و نشانی مر تو را |
( 1675)که مراد تو شود، واینک نشان |
|
که به پیش آید تو را فردا فلان |
( 1676)یک نشانی آن که او باشد سوار |
|
یک نشانی که تو را گیرد کنار |
( 1677)یک نشانی که بخندد پیش تو |
|
یک نشان که دست بندد پیش تو |
( 1678)یک نشانی آنکه این خواب از هوس |
|
چون شود فردا نگویی پیش کس |
( 1679)زان نشان با والد یحیی بگفت |
|
که نیایی تا سه روز اصلاً بگفت |
( 1680)تا سه شب خامش کن این نیک و بدت |
|
این نشان باشد که یحیی آیدت |
( 1681)دم مزن سه روز اندر گفت وگو |
|
که سکوتت آیت منصور تو |
( 1682)هین میاور این نشان را تو بگفت |
|
وین سخن را دار اندر دل نهفت |
( 1683)این نشانها گویدش همچون شکر |
|
این چه باشد صد نشانهای دگر |
خواب:صوفیه بر آناند که بسیارى از الهامات و کشفها در خواب بر سالک آشکار شود چنان که در آغاز دفتر نخست در داستان کنیزک بیمار، پادشاه به خواب رفت و نشانههاى طبیب غیبى را بدو نمودند. قشیرى به سند خود از ابو الدارداء از رسول (ص) در معنى این آیه « لَهُمُ اَلْبُشْرى فِی اَلْحَیاةِ اَلدُّنْیا وَ فِی اَلْآخِرَةِ: براى آنان مژدگانى است در زندگى دنیا و در آخرت».[1] نویسد: «آن خواب نیکوست که کسى ببیند یا براى او ببینند.» و نیز نویسد: «و اما خواب خداوندان مجاهد، صدقهاى بود از خداى تعالى بر ایشان و خداى تعالى مباهات کند با فرشتگان به بندهاى که در سجود بخسبد گوید بنگرید به بنده من که جان وى به محل راز گفتن است و تن وى بر بساط عبادت». [2]
هر که خوابى دید از روز الست مست باشد در ره طاعات مست
مىکشد چون اشتر مست این جوال بىفتور و بىگمان و بىملال
2349- 2348 /د3
خوش لقا: یعنی خوش برخورد، ودراین جا کنایه از مرد حق است.
شود: به معنی شدن،حاصل گردیدن، به دست آمدن.
سوار: کسی است که آن نشانیها را دارد و مرید دست به دامن او میزند که او را به مراد برساند.
دست بستن: دست بر سینه نهادن، تواضع کردن، فروتنى نمودن.
اندر این فکرت به حرمت دست بست بعدِ یک ساعت عمر از خواب جست
1426/د 1
زکریا (ع): والد یحیى، از نسل داود بود. وى هنگام پیرى به درگاه خدا نالید که «من پیر شدهام و پس از خود بر خویشاوندانم بیمناکم، خدا او را مژده پسرى فرستاد به نام یحیى. زکریا گفت زن من ناز است و من پیرى به پایان زندگانى رسیده. بدو گفته شد این بر خدا آسان است زکریا گفت پروردگارا مرا نشانهاى ده... »[3]
تا سه شب خامش کن: اشاره است به آیه شریفه:« آیَتُکَ أَلاَّ تُکَلِّمَ اَلنَّاسَ ثَلاثَ لَیالٍ سَوِیًّا» یعنى نشانه تو این است که سه شبانه روز تمام سخن نگویى.[4]
( 1674) تو در خواب یک ماهرویى را مىبینى که او بتو نشانى و وعده مىدهد. ( 1675) که مقصود وقتى حاصل مىشود که فردا فلان کس نزد تو آید. ( 1676) نشان دیگر آن که او سواره است دیگر آن که تو را در جاى خود جاى دهد. ( 1677) نشان دیگر آن که بروى تو مىخندد و دو دست بر سینه نهد. ( 1678) نشان دیگر این است که هوس ترا بگفتن این خواب وادار نکند و فردا بکسى در این باب سخن نگویى. ( 1679) چنان که از این قبیل نشانىها بحضرت زکریا پدر حضرت یحیى داده گفت: نشانه تو آن است که سه شبانه روز تمام سخن نگویى. ( 1680) نیک و بد خود را تا سه شب خاموش کن و این نشانهایست که یحیى در این عالم بسوى تو خواهد آمد. ( 1681) تا سه روز سخن نگو و این سکوت نشانه مقصود تو . ( 1682) هان اى که بتو نشانى دادهاند این نشان را بر زبان نیاور و در دل خود پنهان دار. ( 1683) از این نشانیهاى شیرین بتو خواهد گفت بلکه صد نشانى دیگر هم مىگوید.
مولانا در این ابیات حالت مریدی را وصف میکند که در خواب، خوشلقایی را دیده و آن مردِ حق به او نشانیهایی داده است که اگر در بیداری آن نشانیها را ببیند مرادش برآورده میشود. مولانا تصور میکند که این مرید به هنگام روز آن نشانیها را در بازار در چهرهْ مردم میجوید. آشنایی از او میپرسد: خواجه! خیر است! دنبال چه میدوی؟ مرید، فراموش نمیکند که راز را نباید بگوید. مولانا به دنبال بیان این مطلب، میخواهد بگوید: رسیدن به حقیقت و معرفت حق، نیازمند تسلط بر خویش است؛ یعنی آنچه را در مییابی با هر کس نگویی.
در ادامه مولانا مثال خود را با آیات سورهْ مریم مقایسه میکند که مطابق آیههای 1 تا20 سورهْ مریم، زکریای نبی فرزندی نداشت و به پیری رسیده بود. از پروردگار فرزند و جانشینی خواست. پروردگار به او پاسخ داد که صاحب فرزندی خواهی شد، به شرط اینکه سه شب در سکوت باشی و چیزی نگویی و این راز را در دل نگه داری.
[1] - (سوره یونس،آیه 64)
[2] - (ترجمه رساله قشیریه، ص 696 و نیزص 701)
[3] - سوره مریم،آیات 1- 20
[4] - سوره مریم،آیه10
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |