بیم از خدا، کلید هر حکمتی است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
عرشیات
شرح وتفسیرمثنوی دفتردوم(193)
شنبه 93 اسفند 9 , ساعت 7:46 عصر  

لزوم کوشش برای رسیدن به مقصود

( 1701)چون طلب کردی به جد آمد نظر

 

 

جد خطا نکند چنین آمد خبر

( 1702)ناگهان آمد سواری نیک‌بخت

 

پس گرفت اندر کنارت سخت سخت

( 1703)تو شدی بی‌هوش و افتادی به طاق

 

بی‌خبر گفت اینت سالوس و نفاق

( 1704)او چه می‌بیند درو این شور چیست

 

او نداند کان نشان وصل کیست

( 1705)این نشان در حق او باشد که دید

 

آن دگر را کی نشان آید پدید

( 1706)هر زمان کز وی نشانی می‌رسید

 

شخص را جانی به جانی می‌رسید

( 1707)ماهی بیچاره را پیش آمد آب

 

این نشان‌ها تلک آیات الکتاب

( 1708)پس نشانی‌ها که اندر انبیاست

 

خاص آن جان را بود کو آشناست

( 1709)این سخن ناقص بماند و بی‌قرار

 

دل ندارم بی‌دلم معذور دار

به جد: با سعى و کوشش.

آمد نظر: به نظر آمد، پیدا شد.

چنین آمد خبر: «مَن طَلَبَ شَیئاً وَجَد: آن که چیزى را خواست آن را یافت.»[1] و بعضى آن را حدیث پنداشته‏اند.

          هر که رنجى دید گنجى شد پدید             هر که جدّى کرد در جدّى رسید

2047 / د /5

          چنین زد مثل شاه گویندگان             که یابندگان‏اند جویندگان‏

(نظامى، به نقل از امثال و حکم)

و در سخنان على (ع) است: «مَن طَلَبَ شیئاً نالَهُ أو بَعضَهُ.»[2]

سوارى نیک بخت: ولى، یا آن که از سوى خدا مأمور دستگیرى طالب است.

به طاق افتادن: به پشت بر زمین افتادن، کنایت از بى‏خود گشتن از خود.

بى‏خبر: آن که از جذبه و شور تو آگاه نیست.

اینت: شگفتا، عجبا.

سالوس: فریب، مکر.

دید: یعنی اسرار حق را با چشم باطن دید.

که دید: آن که در روز الست با او آشنا شده است.

          آن شود شاد از نشان کو دید شاه             چون ندید او را نباشد انتباه‏

1666 / د /2

آن دگر: اشارت است به تَتمِّه حدیث «ما تَناکَرَ مِنها اِختَلفَ.» از حدیث «الأَرواحُ جُنُودٌ مُجَنَّدَةٌ فَما تَعارَف مِنها ائتَلَفَ وَ ما تَنَاکر مِنها اختَلَف: روحها سپاهیان‏اند فراهم. آن چه از آنها آشنا باشند با یکدیگر الفت گیرند و آن چه ناآشنا بودند از هم جدا شوند.»[3]

جان به جان رسیدن: زندگى دیگر یافتن، نیروى تازه گرفتن، حیات معنوى یافتن.

ماهى بى‏چاره: استعارت از طالب دور افتاده از مطلوب.

تِلکَ آیاتُ الکِتاب: این نشانه‏هاى کتاب است، اشاره به آیه شریفه که مى‏فرماید:« الر تِلْکَ آیاتُ اَلْکِتابِ اَلْمُبِینِ (الر و بطور کلى حروف مفرده رمزى است میانه خدا و رسولش که من از ترجمه آن عاجزم) ترجمه بقیه آیه این است: این است آیات و نشانه‏هاى کتاب که روشن و آشکار است»[4] بعض شارحان نوشته‏اند مقصود «لوح محفوظ» است ولى مى‏توان آن را به معنى آیات کتاب تکوین گرفت. یعنى نشانه‏هایى که در جهان است و جوینده را به حق مى‏رساند.

 نشانیها که اندر انبیاست...: کسى پیمبران را از روى نشانیها تواند شناخت که با آنان سنخیت داشته باشد. و یافتن این نشانه‏ها در اثر هدایت ازلى و آشنایى روز الست است. سلمان از ایران و صهیب از روم پیمبر را شناختند، لیکن در سرزمین مکه ابو جهل او را ساحر خواند.

خاص: مخصوص.

بى‏قرار: کامل نگردیده.

بى‏دل: عاشق.

خلاصه چون از روی جدیت به طلب و جست‌وجوی برخاستی و کوشش نمودی، برای تو بینش و نظری حاصل می‏شود و تلاش و جدّیّت به ثمر می‏نشیند و هرگز به خطا و اشتباه نمی‏‏رود و این مطلبی است که در حدیث آمده است: «من طلب وجدّ وجد ومن قرع الباب ولجّ ولج؛ هرکه چیزی را خواهد و کوشش نماید، حتماً به آن چیز خواهد رسید و هر که دری کوبد و پای فشارد بدان در آید».

ناگهان آن سوار نیک‌بختِ موعود، در برابر چشمانت ظاهر می‏شود و تو را در آغوش می‏کشد. تو نیز از ذوق و شوق، بی‌هوش به پشت می‏افتی. ولی کسی که از این حالات غافل است می‏گوید: شگفتا از این حیله و ریاکاری.

مولانا حالت سالک عاشق را به ماهیِ بیچاره‏ای تشبیه می‏کند که از آب دور افتاده و ناگهان آب پیدا می‌کند و می‏گوید: آن‌چه پیش می‏آید نشانه‌هایی از حقیقت است. مولانا می‏گوید: سالک باید بداند که این نشانه‏ها و آیات ـ ‌آفاقی و انفسی ‌ـ همهْ آیات کتاب حضرت حق‌تعالی است. مولانا بحث نشانه‏ها را پی می‏گیرد و شمه‏ای از آنها را بازگو می‏کند. مولانا می‏گوید: از جمله نشانی‌ها، وجود انبیا و معجزات پیامبران است. آن نشانی‌هایی که در ذات پیامبران وجود دارد، مخصوص جانی است که با حضرت حق آشنا باشد و جز عارف بالله از آن خبر ندارد. مولانا اگر چه می‏گوید: سخنم در مورد نشانه‏ها ناقص و ناتمام ماند و عذرخواهی می‏کند، اما با بی‌قراری بحث را ادامه می‏دهد.



[1] - (مجمع الامثال)

[2] - (نهج البلاغه، کلمات قصار: 386)

[3] - (احادیث مثنوى، ص 52 بحار الانوار، ج 6، ص 249، از عقائد صدوق)

[4] - سوره یوسف، آیه 1


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 414 بازدید
بازدید دیروز: 611 بازدید
بازدید کل: 1402652 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]