آنکه در دانشش اختلاف و دوگانگینباشد . [امام باقر علیه السلام ـ در بیان معنای راسخان در دانش ـ]
عرشیات
شرح وتفسیرمثنوی دفتردوم(223)
یکشنبه 94 فروردین 9 , ساعت 4:45 صبح  

مناظرهْ راهنماى نادان و راهبر دانا


( 2030)گفت رو بر من تو غم‌خواره مباش

 

بوالفضولا معرفت کمتر تراش

( 2031)باز گفتش من عدوی تو نی‌ام

 

لطف باشد گر بیابی در پی‌ام

( 2032)گفت خوابستم مرا بگذار و رو

 

گفت آخر یار را منقاد شو

( 2033)تا بخسپی در پناه عاقلی

 

در جوار دوستی صاحب‌دلی

( 2034)در خیال افتاد مرد از جد او

 

خشمگین شد زود گردانید رو

( 2035)کین مگر قصد من آمدخونی است

 

یا طمع دارد گدا وتونی است

( 2036)یا گرو بست است با یاران بدین

 

که بترساند مرا زین هم‌نشین

( 2037)خود نیامد هیچ از خبث سرش

 

یک گمان نیک اندر خاطرش

( 2038)ظن نیکش جملگی بر خرس بود

 

او مگر مر خرس را هم‌جنس بود

( 2039)عاقلی را از سگی تهمت نهاد

 

خرس را دانست اهل مهر و داد

بو الفضولا: بو الفضول: فضولى: بى‏هوده گو، یاوه سرا. آ، حرف ندا) مقصود کسى است که دعوى دانش کند و او را دانشى نبود.

معرفت تراشیدن: اظهار دانش کردن.

خوابستم: مرا خواب مى‏آید (از آن جهت که خرس در حالت خواب نگهبان مرد بود، گوید مرا پاسبانى او خوش است)، و مى‏توان گفت کنایه از آن است که آماده براى شنوایى نیستم.

مُنقاد: (اسم مفعول از انقیاد) فرمانبردار، رام.

جِدّ: اصرار، پا فشارى.

 قصد آمدن: به قصد آمدن، خیال کشتن داشتن.

خونى: خونریز، قاتل.

 تونى: (تون: گلخن حمام «یاء» نسبت) آن که در گلخن خوابد.

خُبث سِرّ: ناپاکى طینت.

سگى: سگ بودن. کنایه از پلید بودن.

( 2030) گفت اى فضول برو و کمتر معرفت بخرج من بده لازم نیست براى من غم خوارى بکنى‏. ( 2031) راهگذر باز بسخن آمده گفت بدان که من دشمن تو نیستم اگر مرا پیروى کنى لطفها خواهى دید. ( 2032) مرد گفت خوابم گرفت مرا بحال خود گذار راهگذر جواب داد که بیا و مطیع رفیق باش‏. ( 2033) تا در پناه عاقلى بخوابى و در جوار دوست صاحب دلى از عالم بى‏خبر شوى‏. ( 2034) مرد از اصرار او بخیال افتاده و خشمگین گردیده روى از او بگردانید. ( 2035) و با خود گفت که شاید این بقصد سوئى پیش من آمده و قصد جانم را دارد با چشم طمع بمالم دوخته دزد یا گداست‏. ( 2036) یا اینکه با رفقاى خود گرو بسته که مرا از این همنشین بى‏آزار بترساند. ( 2037) و از خبث باطنى که این مرد داشت یک گمان خوب بخاطرش نرسید که شاید این راهگذر خیر خواه او باشد. ( 2038) گمان خوب او فقط متوجه خرس بود که گفتى هم جنس این حیوان است‏. ( 2039) و از خریتى که داشت یک نفر عاقل را ببدى متهم نموده خرس را اهل مهر و وفا تصور نمود.

یکی از نکاتی که منظور نظر مولانا در این ابیات است این که: هادیان و راهنمایان بشر، همواره سعی وتلاش داشته اند تا مردمان را از گزند شهوت و پیروى هوى نفس برهانند، واز کژروی ها نجاتشان دهند، لیکن آنان سخنان ایشان را وقعى نمى‏نهند و هنگامى حقیقت براى‏شان روشن مى‏شود که دیگر راه باز گشتى نیست و به تعبیر فرآن کریم گویند «لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنَّا فِی أَصْحابِ اَلسَّعِیرِ:» اگر مى‏شنیدیم یا به خرد خود باز مى‏گشتیم از دوزخیان نبودیم.»[1]

درطول تاریخ هم مشاهده می کنیم که پیوسته دنیا پرستان بر پیمبران و راهنمایان تهمت مى‏زدند که آنان مى‏خواهند بر ما سرورى کنند و ملک و مکنت ما را صاحب شوند. فرعون پیرامونیان خود را مى‏گفت: «موسى مى‏خواهد با سحر خویش، شما را از زمینتان بیرون کند.»[2]



[1] - سوره ملک،آیه 10

[2] - سوره شعراء،آیه 35


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 365 بازدید
بازدید دیروز: 611 بازدید
بازدید کل: 1402603 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]