( 2051)سامریی خود که باشد ای سگان |
|
که خدایی بر تراشد در جهان |
( 2052)چون درین تزویر او یکدل شدی |
|
وز همه اشکالها عاطل شدی |
( 2053)گاو میشاید خدایی رابه لاف |
|
در رسولیام تو چون کردی خلاف |
( 2054)پیش گاوی سجده کردی از خری |
|
گشت عقلت صید سحر سامری |
( 2055)چشم دزدیدی ز نور ذوالجلال |
|
اینت جهل وافر و عین ضلال |
( 2056)شه بر آن عقل و گزینش کهتو راست |
|
چون تو کآن جهل را کشتن سزاست |
( 2057)گاو زرین بانگ کرد آخر چه گفت |
|
کاحمقان را این همه رغبت شکفت |
( 2058)زآن عجبتر دیدهاید از من بسی |
|
لیک حق را کی پذیرد هر خسی |
( 2059)باطلان را چه رباید باطلی |
|
عاطلان را چه خوش آید عاطلی |
یکدل شدن: پذیرفتن، شک نکردن.
عاطل شدن از اشکال: شک نکردن، دو دلى نکردن.
شاییدن: سزاوار بودن.
پیش گاوى سجده کردن: نظیر:
گاو را دارند باور در خدایى عامیان نوح را باور ندارند از پى پیغمبرى
(دیوان سنایى، ص 498)
چشم دزدیدن: کنایت از ننگریستن، نگاه نکردن.
نور ذُو الجَلال: کنایت از نشانهها که پیغمبران و مردان حق راست.
شُه: (اسم صوت) کلمهاى است که نفرت و کراهت را رساند، نظیر: تف.
کان جهل: کنایت از جهل مرکب، که نداند و نداند که نداند.
رغبت شگُفتن: شوق فراوان پدید آمدن.
ز آن عجب تر: اشاره به معجزههاى فراوان که از موسى (ع) دیدند. به شهادت قرآن کریم ، حضرت موسی دارای نه معجزه بوده است:«فِی تِسْعِ آیَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ»: و با نُه معجزه سوی فرعون و فرعونیان شو. [1] از جمله معجزات: «وَأَدْخِلْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ »: درآور دست خویش در گریبان خود، تا آن را بیرون آری تابان و درخشنده گردد.[2] و معجزه دیگر، خشکاندن دریا برای عبور بنیاسرائیل از آن و غرق شدن فرعونیان در همان دریا:«وَإِذْ فَرَقْنَا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَیْنَاکُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ»:و (به خاطر بیاورید) هنگامى را که دریا را براى شما شکافتیم؛ و شما را نجات دادیم؛ و فرعونیان را غرق ساختیم؛ در حالى که شما تماشا مىکردید.[3] و معجزهْ فروآمدن طبقهای طعام از آسمان، تا چهل سال:« وَظَلَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى کُلُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ »:و ابر را بر شما سایبان قرار دادیم؛ و «من» [= شیره مخصوص و لذیذ درختان ] و «سلوى» [= مرغان مخصوص شبیه کبوتر] را بر شما فرستادیم؛ (و گفتیم:) «از نعمتهاى پاکیزهاى که به شما روزى دادهایم بخورید!» (ولى شما کفران کردید!) آنها به ما ستم نکردند؛ بلکه به خود ستم مىنمودند.[4] و ایجاد سایهبان برای شما و معجزهْ دیگر: موسی به فرمان پروردگار با عصای خود بر سنگی زد و از آن، دوازه چشمه جوشید[5]. مولانا میگوید: و صدها معجزهْ دیگر از موسی به ظهور رسید، ولی آن پندارهای یاوه را از تو که دلی سرد و فکری کجداری نکاست. اما گوسالهای بر اثر سحر و جادو بانگی برآورد و تو ای گوسالهپرست، به او سجده کردی و گفتی: تویی خدای من. آدم نادان که درد حقیقت نداشته باشد، بارها جلوههای حقیقت را به او نشان دهند، او چیزی از آن مشاهده نمیکند.
باطلان: جمع باطل (اراده موصوف از صفت): کسى که راه حق را واگذارده است.
ربودن: جذب کردن، به سوى خود متمایل ساختن.
عاطل: بىکاره، که در پى چیزى باشد که سودى ندهد.
( 2051) سامرى خودش کیست که در جهان خدا بتراشد. ( 2052) چه شد که در تزویر او یکدل و یک جهت شده از همه اشکالات دست کشیدى؟. ( 2053) چه شده که گاو با لاف و گزاف شایسته خدایى است اما در پیغمبرى و رسالت من مردد شدى. ( 2054) و عقلت صید سحر سامرى گردیده از خریت گاو را سجده کردى. ( 2055) این جهل فراوان و گمراهى محضت از آن است که چشم از نور ذو الجلال بر تافتى. ( 2056) تف بر آن عقل و آن انتخابى که کرده است مثل تو کان جهل سزاوار کشتن است. ( 2057) گاو طلائى صدا کرد بلى صدا کرد ولى چه گفت که این احمقها این همه شیفته شدند. ( 2058) بسى عجیبتر از اینها از من دیدهاى ولى هر پست فطرتى کى ممکن است حق را بپذیرد . ( 2059) باطل را باطلى مىرباید و عاطل را عاطلى خوش آید .
چکیدهْ مضمون ابیات، نکوهشى است از زبان موسى (ع) به نادانان و غافلان ، که به سخن مردان حق توجه یی نمىکنند و در پى هر بانگى مىدوند. امیر مؤمنان نیزدر باره چنین مردمان فرماید: «فرومایگانى رونده به چپ و راست که در هم آمیزند و پى هر بانگى را گیرند و با هر باد به سویى خیزند. نه از روشنى دانش فروغى یافتند و نه به سوى پناهگاهى استوار شتافتند.»[6]
[1] - نمل، آیهْ 12
[2] - نمل، آیهْ 12
[3] - بقره،آیهْ 50
[4]- بقره، آیهْ 57.
[5]- بقره، آیهْ 60.
[6] - (نهج البلاغه، کلمات قصار: 147)
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |