تقوای الهی، اساس هر حکمتی است . [امام علی علیه السلام]
عرشیات
شرح وتفسیرمثنوی دفتردوم(225)
یکشنبه 94 فروردین 9 , ساعت 4:51 صبح  

مضرات کج‌اندیشی و کژروی(ادامه)


( 2051)سامریی خود که باشد ای سگان

 

که خدایی بر تراشد در جهان

( 2052)چون درین تزویر او یک‌دل شدی

 

وز همه اشکال‌ها عاطل شدی

( 2053)گاو می‌شاید خدایی رابه لاف

 

در رسولی‌ام تو چون کردی خلاف

( 2054)پیش گاوی سجده کردی از خری

 

گشت عقلت صید سحر سامری

( 2055)چشم دزدیدی ز نور ذوالجلال

 

اینت جهل وافر و عین ضلال

( 2056)شه بر آن عقل و گزینش کهتو راست

 

چون تو کآن جهل را کشتن سزاست

( 2057)گاو زرین بانگ کرد آخر چه گفت

 

کاحمقان را این همه رغبت شکفت

( 2058)زآن عجب‌تر دیده‌اید از من بسی

 

لیک حق را کی پذیرد هر خسی

( 2059)باطلان را چه رباید باطلی

 

عاطلان را چه خوش آید عاطلی

 یکدل شدن: پذیرفتن، شک نکردن.

عاطل شدن از اشکال: شک نکردن، دو دلى نکردن.

شاییدن: سزاوار بودن.

پیش گاوى سجده کردن: نظیر:

          گاو را دارند باور در خدایى عامیان             نوح را باور ندارند از پى پیغمبرى‏

(دیوان سنایى، ص 498)

چشم دزدیدن: کنایت از ننگریستن، نگاه نکردن.

نور ذُو الجَلال: کنایت از نشانه‏ها که پیغمبران و مردان حق راست.

شُه: (اسم صوت) کلمه‏اى است که نفرت و کراهت را رساند، نظیر: تف.

کان جهل: کنایت از جهل مرکب، که نداند و نداند که نداند.

رغبت شگُفتن: شوق فراوان پدید آمدن.

ز آن عجب تر: اشاره به معجزه‏هاى فراوان که از موسى (ع) دیدند. به شهادت قرآن کریم ، حضرت موسی دارای نه معجزه بوده است:«فِی تِسْعِ آیَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ»: و با نُه معجزه سوی فرعون و فرعونیان شو. [1] از جمله معجزات: «وَأَدْخِلْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ »: درآور دست خویش در گریبان خود، تا آن را بیرون آری تابان و درخشنده گردد.[2] و معجزه دیگر، خشکاندن دریا برای عبور بنی‌اسرائیل از آن و غرق شدن فرعونیان در همان دریا:«وَإِذْ فَرَقْنَا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَیْنَاکُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ»:و (به خاطر بیاورید) هنگامى را که دریا را براى شما شکافتیم؛ و شما را نجات دادیم؛ و فرعونیان را غرق ساختیم؛ در حالى که شما تماشا مى‏کردید.[3] و معجزهْ فروآمدن طبق‏های طعام از آسمان، تا چهل سال:« وَظَلَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى کُلُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ »:و ابر را بر شما سایبان قرار دادیم؛ و «من» [= شیره مخصوص و لذیذ درختان ] و «سلوى» [= مرغان مخصوص شبیه کبوتر] را بر شما فرستادیم؛ (و گفتیم:) «از نعمتهاى پاکیزه‏اى که به شما روزى داده‏ایم بخورید!» (ولى شما کفران کردید!) آنها به ما ستم نکردند؛ بلکه به خود ستم مى‏نمودند.[4] و ایجاد سایه‌بان برای شما و معجزهْ دیگر: موسی به فرمان پروردگار با عصای خود بر سنگی زد و از آن، دوازه چشمه جوشید[5]. مولانا می‏گوید: و صدها معجزهْ دیگر از موسی به ظهور رسید، ولی آن پندار‏های یاوه را از تو که دلی سرد و فکری کج‌‌داری نکاست. اما گوساله‌ای بر اثر سحر و جادو بانگی برآورد و تو ای گوساله‌پرست، به او سجده کردی و گفتی: تویی خدای من. آدم نادان که درد حقیقت نداشته باشد، بارها جلوه‏های حقیقت را به او نشان دهند، او چیزی از آن مشاهده نمی‌کند.

باطلان: جمع باطل (اراده موصوف از صفت): کسى که راه حق را واگذارده است.

ربودن: جذب کردن، به سوى خود متمایل ساختن.

عاطل: بى‏کاره، که در پى چیزى باشد که سودى ندهد.

 ( 2051) سامرى خودش کیست که در جهان خدا بتراشد. ( 2052) چه شد که در تزویر او یکدل و یک جهت شده از همه اشکالات دست کشیدى؟. ( 2053) چه شده که گاو با لاف و گزاف شایسته خدایى است اما در پیغمبرى و رسالت من مردد شدى‏. ( 2054) و عقلت صید سحر سامرى گردیده از خریت گاو را سجده‏ کردى‏. ( 2055) این جهل فراوان و گمراهى محضت از آن است که چشم از نور ذو الجلال بر تافتى‏. ( 2056) تف بر آن عقل و آن انتخابى که کرده است مثل تو کان جهل سزاوار کشتن است‏. ( 2057) گاو طلائى صدا کرد بلى صدا کرد ولى چه گفت که این احمقها این همه شیفته شدند. ( 2058) بسى عجیب‏تر از اینها از من دیده‏اى ولى هر پست فطرتى کى ممکن است حق را بپذیرد . ( 2059) باطل را باطلى مى‏رباید و عاطل را عاطلى خوش آید .

چکیدهْ مضمون ابیات، نکوهشى است از زبان موسى (ع) به نادانان و غافلان ، که به سخن مردان حق توجه یی نمى‏کنند و در پى هر بانگى مى‏دوند. امیر مؤمنان نیزدر باره چنین مردمان فرماید: «فرومایگانى رونده به چپ و راست که در هم آمیزند و پى هر بانگى را گیرند و با هر باد به سویى خیزند. نه از روشنى دانش فروغى یافتند و نه به سوى پناهگاهى استوار شتافتند.»[6]



[1] -   نمل، آیهْ 12

[2] - نمل، آیهْ 12

[3] -   بقره،آیهْ 50

[4]-  بقره، آیهْ 57.

[5]-   بقره، آیهْ 60.

[6] - (نهج البلاغه، کلمات قصار: 147)


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 226 بازدید
بازدید دیروز: 611 بازدید
بازدید کل: 1402464 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]