با دانش است که حکمت شناخته می شود . [امام علی علیه السلام]
عرشیات
شرح وتفسیرمثنوی دفتردوم(235)
شنبه 94 فروردین 15 , ساعت 9:34 صبح  

وحى کردن ِحق تعالى، به موسى علیه السلام که: چرا به عیادت من نیامدى ؟

( 2161)آمد از حق سوى موسى این عتاب            

 

کاى طلوع ماه دیده تو ز جَیب‏

( 2162)مَشرِقت کردم ز نور ایزدى            

 

من حقم رنجور گشتم نامدى‏

( 2163)گفت سبحانا تو پاکى از زیان            

 

این چه رمز است این بکن یا رب بیان‏

( 2164)باز فرمودش که در رنجوریم            

 

چون نپرسیدى تو از روى کرم‏

( 2165)گفت یا رب نیست نقصانى تو را            

 

عقل گُم شد این سخن را برگشا

( 2166)گفت آرى بنده خاص گُزین            

 

گشت رنجور او منم نیکو ببین‏

( 2167)هست معذوریش معذورىِّ من            

 

هست رنجوریش رنجورىِّ من‏

 عتاب: براى رعایت قافیت باید مُمال (عِتیب) خوانده شود.

طلوع ماه از جیب دیدن: اشاره به معجزه معروف ید بیضاء موسى (ع) است که دست در گریبان مى‏کرد و بیرون مى‏آورد و سپیدى از آن پدید مى‏گشت.

سبحانا: پاکا، منزّها.

زیان: یعنی رنجوری، بیماری.

رنجوریم: (چرا در رنجورى مرا نپرسیدى؟)

 ( 2161) خطاب عتاب آمیزى از طرف حق بموسى رسید که اى موسى اى کسى که طلوع ماه را از چاک گریبان پیراهن خود دیدى‏. ( 2162) من تو را با نور یزدانى منیر ساختم و من که خدا هستم رنجور شدم و به عیادتم نیامدى‏. ( 2163) عرض کرد بار الها تو منزه از هر زیان و عیب و نقص هستى این که فرمودى چه رمزى است براى من روشن فرما. ( 2164) باز هم خطاب شد که در بیمارى من چرا حال مرا نپرسیدى‏. ( 2165) عرض کرد خداوندا تو از نقص برى هستى عقل من از این فرمایش حیران شده رحمتى کن و این گره را بگشا. ( 2166) خطاب شد بنده خاص بر گزیده من بیمار شد خوب نگاه کن که او من هستم‏. ( 2167) معذوریش معذورى من و رنجوریش رنجورى من است‏ .

روایتی که در این ابیات آمده در منابع حدیث نیز آمده است . دراحیاءُ العلوم منسوب به موسی ومطابق نقل مولاناست، مأخذ این داستان روائی را مرحوم فروزانفر از طریق عامه در مآخذ قصص و تمثیلات مثنوى آورده است[1]. همچنین از طریق شیعه روایتى از امام موسى بن جعفر (ع) از رسول خدا (ص) نقل است که فرمود: «خداى عز و جل روز رستاخیز بنده‏اى از بندگان خود را سرزنش مى‏کند و بدو مى‏گوید: بنده من، هنگامى که بیمار بودم، چه چیزتو را از بیمار پرسى من باز داشت؟ بنده مى‏گوید: پاکا، پاکا که تویى، تو پروردگار بندگانى نه رنجور شوى و نه بیمار، پروردگار گوید: برادر مؤمن تو بیمار شد او را نپرسیدى. به عزّت و جلالم سوگند اگر به پرسش حال او مى‏رفتى مرا نزد او مى‏یافتى. آن گاه نیازهاى تو را عهده‏دار مى‏شدم و برایت انجام مى‏دادم و این از کرامت بنده مؤمن من است.»[2]



[1] - مآخذ قصص و تمثیلات مثنوى (ص 67)

[2] - (سفینة البحار، ج 2، ص 534- 535)


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 392 بازدید
بازدید دیروز: 611 بازدید
بازدید کل: 1402630 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]