( 2296)هین ید بَیضا نما ای پادشاه |
|
صبح نو بگشا ز شبهای سیاه |
( 2297)دوزخی افروخت بر وی دم فسون |
|
ای دم تو از دم دریا فزون |
( 2298)بحر مکار است بنموده کفی |
|
دوزخ است از مکر بنموده تفی |
( 2299)زان نماید مختصر در چشم تو |
|
تا زبون بینیش جنبد خشم تو |
( 2300)همچنان که لشکر انبوه بود |
|
مر پیمبر را به چشم اندک نمود |
( 2301)تا بر ایشان زد پیمبر بی خطر |
|
ور فزون دیدی از آن کردی حذر |
( 2302)آن عنایت بود و اهل آن بدی |
|
احمدا ورنه تو بد دل میشدی |
( 2303)کم نمود او را و اصحاب ورا |
|
آن جهاد ظاهر و باطن خدا |
( 2304)تا میسر کرد یسری را برو |
|
تا ز عسری او بگردانید رو |
( 2305)کم نمودن مر ورا پیروز بود |
|
که حقش یار و طریقآموز بود |
دوزخى افروخت: اشاره است بدان که نفس آدمى چون دوزخ است.
صورتِ نفس ار بجویى اى پسر قصّه دوزخ بخوان با هفت در
779 / د /1
و تشبیه نفس به دوزخ، یکى از آن جهت است که دوزخ را هفت در است چنان که در قرآن کریم است: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ»[1] و چنان که دوزخ را هفت در است نفس را هفت خلق زشت است و آن حرص، شَره، حقد، حسد، غضب، شهوت، و کبر است. آتش این خصلتهاى زشت افروخته است و آدمى هر چه بیشتر به نفس خود پردازد نفس، او را در دورتر قعر این دوزخ در اندازد. چنان که رسول اکرم فرمود: «چه گویید در باره یارى که اگر آن را بزرگ داشتید و خوراندید و پوشاندید شما را به نهایت شر رساند، و اگر خوار و برهنه و گرسنهاش داشتید به نهایت نیکویىتان کشاند؟ گفتند: اى پیامبر خدا، این بدترین یار در روى زمین است. فرمود به خدایى که جانم به دست اوست این یار نفسهاى شماست که درون سینهتان جایگزین است.»[2]
َبحر مکّار: استعاره است از نفس. کف روى آب دریا را مىپوشاند و آدمى ناآگاهانه کف را زمین مىانگارد و پاى بر آن مىنهد و غرق مىشود. نفس نیز خطا را کوچک مىنمایاند تا آدمى مرتکب آن شود، سپس اندک اندک وى را به دریایى مىکشاند که از آن رستن نتواند و غرقهاش گرداند.
لشکر انبوه: اشاره است به آیه «إِذْ یُرِیکَهُمُ اَللَّهُ فِی مَنامِکَ قَلِیلاً وَ لَوْ أَراکَهُمْ کَثِیراً لَفَشِلْتُمْ وَ لَتَنازَعْتُمْ فِی اَلْأَمْرِ وَ لکِنَّ اَللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ اَلصُّدُورِ: هنگامى که خدا آنان را در خواب به تو اندک نمایاند و اگر بسیارشان نمایانده بود ناتوان مىشدید و در کار (جنگ) با یکدیگر منازعت مىکردید لکن خدا به سلامت داشت (شما را از دشمن) همانا او داناست بدان چه در سینههاست.»[3]
عنایت: توجه خدا به بعض بندگان خاص، و این عنایت را علّتى نیست. «عجب در آن که چندین هزار لطف و عاطفت از عنایت بىعلّت با جان و دل آدم در غیب و شهادت مىرفت، و هیچ کس را از ملایکه مقرّب در آن محرم نمىساختند.»[4]
جهاد ظاهر: جهاد با کافران و رویارویى با دشمن. در آن جهاد خدا شمار دشمن را در دیده مسلمانان کم نمود و آن چه در باطن بود لطف خدا بود که هر دم بدیشان مىرسید تا در جهاد ظاهر و باطن (جهاد با کافران و جهاد با نفس) پیروز گردیدند.
یُسر: آسانى، برگرفته است از آیه «وَ نُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرى: تو را توفیق دهیم براى (شریعت) آسان.»[5]
عُسر: تنگى.
ز عسری او بگردانید رو: یعنی از تنگی و دشواری دور شد.
مولانا به حسام الدین میگوید: تو هم میتوانی اژدهای نفس کسانی که آمادگی ادراک تعلیمات را ندارند ـ و گویی پردهیی بر دلهای آنان آویخته شده ـ به وسیلهای تبدیل کنی که سلوک در منازل طریقت را آسان کند. ای شاه حقیقی! همانند موسی، معجزهای کن، شبهای تیره اینان را با ید بیضاء روشن ساز و سپیده دم معرفت را نمایان کن.
مولانا میگوید: نفس دریای مکاری است و خود را نشان نمیدهد و مثل کف روی آب جلوه میکند. دوزخ است اما مانند یک گرمای عادی به نظر میآید. همین اندک نمایی، عنایت حق را در پی دارد. اندک مینماید تا حسام الدین با همه خشم و نیروی خود به مبارزه با آن برخیزد. مولانا این حالت را به حالت پیامبر در جنگ بدر تشبیه میکند. در جنگ بدر سپاه دشمن در نظر مسلمانان کمتر از آنچه بود جلوه کرد و این آنها را امیدوار و پیروز گردانید[6].
«جهاد باطن» جهاد با نفس است:«وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ »: و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راههاى خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.[7] و:«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ »:مؤمنان واقعى تنها کسانى هستند که به خدا و رسولش ایمان آوردهاند، سپس هرگز شکّ و تردیدى به خود راه نداده و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد کردهاند؛ آنها راستگویانند.[8]
مولانا به آیات سوره اللیل را اشاره میکند که؛ برای مؤمنان آسانی را میسر میکنیم و برای کافران دشواری را فراهم میآوریم:«فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى وَأَمَّا مَن بَخِلَ وَاسْتَغْنَى وَکَذَّبَ بِالْحُسْنَى فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى »: امّا آن کس که (در راه خدا) انفاق کند و پرهیزگارى پیش گیرد، و جزاى نیک (الهى) را تصدیق کند، ما او را در مسیر آسانى قرار مىدهیم!امّا کسى که بخل ورزد و (از این راه) بىنیازى طلبد،و پاداش نیک (الهى) را انکار کند،بزودى او را در مسیر دشوارى قرار مىدهیم؛ [9]
[1] - (سوره حجر،آیه 43- 44)
[2] - (تفسیر قرطبى، سوره یوسف، ذیل آیه 53)
[3] - (سوره انفال،آیه 43)
[4] - (مرصاد العباد، ص 75)
[5] - (سوره اعلى،آیه 8)
[6]. انفال، آیهْ 44.
[7] - عنکبوت،آیه69
[8] - حجرات،آیه15
[9] - 5 تا 10 سوره اللیل
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |