مشتری من خدای است
( 2446)مشتری من خدای است او مرا |
|
میکشد بالا که الله اشتری |
( 2447)خون بهای من جمال ذوالجلال |
|
خون بهای خود خورم کسب حلال |
( 2448)این خریداران مفلس را بهل |
|
چه خریداری کند یک مشت گل |
( 2449)گل مخور گل را مخر گل را مجو |
|
زان که گل خوار است دایم زردرو |
( 2450)دل بخور تا دائماً باشی جوان |
|
از تجلی چهرهات چون ارغوان |
بالا کشیدن: به آسمان بردن، از عالم ناسوت به عالم لاهوت سیر دادن. سیر الى اللَّه.
اللّهُ اشتَرى: برگرفته است از آیه «إِنَّ اَللَّهَ اِشْتَرى مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ اَلْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ: خدا از مؤمنان جانها و مالهاى آنان را خرید تا بهشت از آنشان باشد در راه خدا کارزار مىکنند پس مىکشند و کشته مىشوند.»[1]
خونبهاى من...: آن که صفتهاى حیوانى را در وجود خود بکشد و خودى را واگذارد، از خود مىمیرد و به خدا زنده مىماند، که «عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اَللَّهُ» [2] کشتگان معشوقاند و روزى خواران او.
ما بها و خونبها را یافتیم جانب جان باختن بشتافتیم
اى حیاتِ عاشقان در مردگى دل نیابى جز که در دل بُردگى
1751- 1750 / د /1
خواهان معشوقاند و دشمن زندگانى مادى که تا از این جان نرهند به جانان نرسند.
تو مکن تهدید از کشتن که من تشنه زارم به خون خویشتن
عاشقان را هر زمانى مردنى است مردن عشّاق خود یک نوع نیست
او دو صد جان دارد از جانِ هُدى و آن دو صد را مىکند هر دم فدى
هر یکى جان را ستاند ده بها از نُبى خوان عَشرةً أمثالُها
3836- 3833 /د / 3
خریداران مفلس: مردم دنیا، آنان که دل روشن ندارند.
گل خوردن: نوعى عادت و بیمارى گونه که در بعض مردم دیده مىشود. در قدیم کسانى بودند که به گل خوردن عادت داشتند، گل خوردن در این بیت کنایت از پرداختن به پرورش جسم و متعلقات آن، متاع دنیا و منافع این جهانی است و آنها که از این منافع میگذرند زردرو و غمزده نیستند.
گل خریدن: کنایه از آن چه دنیاوى است به دست آوردن.
دل خوردن: یعنی از روشنی باطن برخوردار شدن، به معرفت الهى پرداختن.
تجلی: تابیدن نور حقیقت در دل مرد حق است که او را شاد میکند
( 2446) مشترى من همان طور که فرموده است « إِنَّ اَللَّهَ اِشْتَرى » خدا است که مرا همواره ببالا مىکشد. ( 2447) جمال حضرت ذو الجلال خونبهاى من است پس خونبهاى خود را مىخورم و روزى حلالى نصیبم شده . ( 2448) این خریداران مفلس را بگذار مگر آنها چه مىخرند فقط مشترى یک مشت گل هستند . ( 2449) گل را نه بخر و نه بجو و نه بخور چرا که گل خوار همواره زرد رو است . ( 2450) دل بخور و رنج خون دل خوردن بخود هموار کن تا دائماً جوان بوده و چهرهات از تجلى انوار خدایى چون ارغوان بر افروخته باشد .
مولانا می گوید: خریدار دانش عارفان و عاشقان خداست که آنها را به بهشت وصال خود بالا میکشد. مرد راه حق، خود را فدا میکند و خونبهای او مشاهدهْ جمال حق است. این کلام، مضمون آیهْ 111 سورهْ توبه است که: پروردگار، نفس مؤمنان و اموال آنها را خریدارست و در بهای آن بهشت را به آنها میدهد. مولانا بر این باور است که این خریداران مفلس دوستان دنیایند که خودشان یک مشت گل بیشتر نیستند.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |