( 2541)نیست غم گر دیر بی او ماندهای |
|
دیرگیر و سختگیرش خواندهای |
( 2542)دیر گیرد سخت گیرد رحمتش |
|
یک دمت غایب ندارد حضرتش |
( 2543)گر تو خواهی شرح این وصل و ولا |
|
از سر اندیشه میخوان والضحی |
دیرگیر و سختگیر:یعنی پروردگار دیر به بنده عنایت میکند و به آسانی عنایت نمیکند، اما عنایت الهی بسیار استوار و پایدار است؛ گرچه دیر به سراغ ما بیاید.
دم: کنایه از نفس و همت پیر که سالک را نیرو مىبخشد،توجه و عنایت حق است.
ولا: یعنی دوستی و در اینجا دوستی حق در حقّ بندگان است.
وَ الضُّحى: سوگند به چاشتگاه.
( 2541) اگر مدتى است که بىاو ماندهاى و او را دیر گیر و سخت گیر خواندهاى غم مدار. ( 2533) اگر چه رحمتش دیو مىگیرد ولى سخت مىگیرد و بعلاوه بدان که دمى از تو غافل نیست. ( 2534) اگر تو شرح این اتصال و دوستى را مىخواهى با دقت و تفکر سوره «وَ اَلضُّحى» را بخوان.
بارها در لابه لای مثنوى آمده است که سالک باید در سایه عنایت پیر و تحت تعلیمهاى او به سلوک ادامه دهد. و تعلیم اوست که سالک را از خطرهاى هواى نفس باز مىدارد تا آن جا که نفس او را مغلوب و منکوب کند. ولى یافتن این پیر و در پناه او به کشتن نفس پرداختن، از سالک به خودى خود بر نمىآید، بلکه پیوسته باید از خدا بخواهد که او را در جهت رضاى خویش- که همان اطاعت پیر است- بدارد زیرا همه کارها به دست خداست. و باشد که بنده از خدا حاجتى خواهد و روا نشود، و در این صورت مأیوس نباید بود و بر طلب باید افزود. مولانا میگوید: اگر میخواهی بدانی که عنایت حق چگونه بندگان را دربر میگیرد، از روی تأمل، سوره والضحی را بخوان:« وَالضُّحَى وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى وَلَلْآخِرَةُ خَیْرٌ لَّکَ مِنَ الْأُولَى وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ»: قسم به روز در آن هنگام که آفتاب برآید (و همه جا را فراگیرد)، و سوگند به شب در آن هنگام که آرام گیرد، که خداوند هرگز تو را وانگذاشته و مورد خشم قرار نداده است! و مسلّماً آخرت براى تو از دنیا بهتر است! و بزودى پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوى! آیا او تو را یتیم نیافت و پناه داد؟! و تو را گمشده یافت و هدایت کرد، و تو را فقیر یافت و بىنیاز نمود، حال که چنین است یتیم را تحقیر مکن، و سؤالکننده را از خود مران، و نعمتهاى پروردگارت را بازگو کن![1]
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |