[ و گفته‏اند حارث بن حوت نزد او آمد و گفت چنین پندارى که من اصحاب جمل را گمراه مى‏دانم ؟ فرمود : ] حارث تو کوتاه‏بینانه نگریستى نه عمیق و زیرکانه ، و سرگردان ماندى . تو حق را نشناخته‏اى تا بدانى اهل حق چه کسانند و نه باطل را تا بدانى پیروان آن چه مردمانند . [ حارث گفت من با سعید بن مالک و عبد اللّه پسر عمر کناره مى‏گیرم فرمود : ] سعید و عبد اللّه بن عمر نه حق را یارى کردند و نه باطل را خوار ساختند . [نهج البلاغه]
عرشیات
شرح وتفسیرمثنوی دفتردوم(283)
یکشنبه 94 خرداد 3 , ساعت 8:38 عصر  

( 2655)چون‌که بر نطعش جز این بازی نبود

 

گفت بازی کن چه دانم در فزود

( 2656)آن یکی بازی که بد من باختم

 

خویشتن را در بلا انداختم

( 2657)در بلا هم می‌چشم لذات او

 

مات اویم مات اویم مات او

( 2658)چون رهاند خویشتن را ای سره

 

هیچ کس در شش جهت از شش‌دره

( 2659)جزء شش از کل شش چون وا رهد

 

خاصه که بی‏چون مر و را کژ نهد

( 2660)هر که در شش او درون آتش است

 

اوش برهاند که خلاق شش است

( 2661)خود اگر کفرست و گر ایمان او

 

دست‌باف حضرت است و آن او

 نطع: صفحه شطرنج که مهره‏ها را در آن چینند و ظاهراً نطع براى نرد به کار نرفته است. مولانا نطع را از بازى شطرنج، و ششدره را از بازى نرد گرفته است، چون نتیجه در هر دو بازى مغلوب شدن حریف است.

باختم: یعنی انجام دادم؛ بازی کردم.

سَره: خوب.

ششدره: ششدر در بازى نرد چنان است که پیشا پیش شش خانه حریف به وسیله مهره‏هاى حریف دیگر گرفته باشد و او نتواند مهره خود را حرکت دهد و به خانه‏اى رساند. مولانا آن را به معنای کسی به کار می‌برد که از هیچ سو راه گریز نداشته باشد.

جزو شش: آن که در شش جهت قرار دارد، آن که محدود است.

کُلِّ شش: استعاره از قدرت حق تعالى که محیط بر کلّ عالم است. کل آفرینش است که همه ما جزء آن هستیم.

بى‏چون: کنایه از حق تعالى.

کژ نهادن: کنایه از بد بخت آفریدن.

دست باف: کنایه از ساخته و آفریده.

( 2655) در صفحه شطرنجش این بازى را پیش آورده بود و گفت بازى کن من چه مى‏توانستم بکنم و چگونه با تقدیر مخالفت مى‏کردم‏. ( 2656) آن یک بازى هم که بود من باخته و خود را در بلا انداختم‏. ( 2657) اکنون در بلا هم غرق در مذلت او بوده و بکلى مات او هستم‏. ( 2658) کسى چه سان مى‏تواند خویشتن را از این شش در که شش جهت را بروى او بسته است رها سازد. ( 2659) جزء که در ششدر است از ششدرى که کل او را تهیه کرده چگونه رها مى‏شود خاصه وقتى که خداى بى‏چون او را کج نهاده باشد. ( 2660) آن که در ششدر در درون آتش است رها کننده‏اش فقط کسى است که ششدر را خلق کرده است‏. ( 2661) اگر خود کفر است و اگر ایمان دست باف حضرت او بوده و او باین مرحله‏اش انداخته است‏.

شیطان همه چیز را به مشیت حق مربوط می‏کند و می‏گوید: دستگاه هستی مانند صفحهْ شطرنجی است که من روی آن، یک بازی بیشتر نداشتم و نافرمانی تنها حرکتی بود که توانست از من سر بزند. شیطان می‏گوید: من از چهار طرف و از بالا و پایین هستی گریزی نداشتم. مولانا از زبان شیطان ما هرچه می‏کنیم در محدودهْ این عالم صورت است و اگر خدای بی‌چون ما را با خلقت شیطان آفریده باشد، نمی‏توانیم نافرمانی نکنیم. سپس می‏گوید: همهْ مخلوقات در عالم صورت در خطر لغزیدن و نافرمانی‏اند. ابلیس در این مناظره می گوید: سجده نکردن من آدم را، برخاسته از عشق من به حق است که از غایت غیرت بر معشوق نتوانستم جز او را سجده کنم. اکنون به فراق گرفتارم و این گرفتارى را به دل خریدارم، چرا که خواست اوست و هر چه از دوست مى‏رسد نیکوست:

          غرقِ حق خواهد که باشد غرق‏تر             همچو موجِ بحرِ جان زیر و زبر

          زیرِ دریا خوشتر آید یا زبر             تیرِ او دل کش‏تر آید یا سپر

1746- 1745/ د / 1

به نظر مى‏رسد مولانا در طرح این مناظره و سرودن این ابیات به گفته حلاّج نظر داشته است که: «موسى (ع) با ابلیس در عقبه طور به هم رسیدند. موسى گفت چه چیزی منع کرد تو را از سجود؟ گفت دعوى من به معبود واحد و اگر سجود کردمى آدم را مثل تو بودمى، زیرا که تو را ندا کردند یک بار گفتند: «اُنظُر إلَى الجَبَلِ» بنگریدى، و مرا ندا کردند هزار بار که «أُسجُدُوا لِآدَمَ» سجود نکردم، موسى گفت: اکنون یاد کنى او را؟ گفت: اى موسى، یاد یاد نکنند... خدمت من اکنون صافى‏تر است.»[1]



[1] - (طواسین، ص 45- 47) (و براى تفصیل بیشتر نگاه کنید به: نامه‏هاى عین القضاة، بخش اول، ص 313- 315)


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 575 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1402201 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]