( 3258)شا هد تو سدِّ روی شاهد است |
|
مرشد تو سدّ گفت مرشد است |
( 3259)ای بسا کفّار را سودای دین |
|
بندشان ناموس و کبر آن و این |
( 3260)بند پنهان، لیک از آهن بتر |
|
بند آهن را کند پاره تبر |
( 3261)بند آهن را توان کردن جدا |
|
بند غیبی را نداند کس دوا |
( 3262)مرد را زنبور اگر نیشی زند |
|
طبع او آن لحظه بر دفعی تند |
( 3263)زخم نیش اما چو از هستی تو ست |
|
غم قوی باشد، نگردد درد سست |
( 3264)شرح این از سینه بیرون میجهد |
|
لیک میترسم که نومیدی دهد |
( 3265)نی، مشو نا مید وخود را شاد کن |
|
پیش آن فریاد رس فریاد کن |
( 3266)کای مُحبّ عفو از ما عفو کن |
|
ای طبیب رنج ناسور کهُن |
شاهد: به معنای نمونهْ زیبایی از خلقت است که میتواند نشانهْ جمال الهی باشد. کنایه از آن که عاشق دل بدو بندد، معشوق، محبوب. و در این بیت مقصود هواى نفس است.
شاهد تو: یعنی تو چنان محبوب خود شدهای که مشاهدهْ جمال خود، تو را از مشاهده جمال حق باز داشته است و تو خود، مرشد خود شدهای و سخن راهنمایان دیگر، در تو اثر نمیکند و تو خود، حجاب خود شدهای.
سد: مانع، حجاب.
سَودا: میل، خواهش.
آن و این: کنایه از اشخاص.
بند پنهان: بندى است بر دل که از آن به حجاب « رین » تعبیر کنند و در قرآن کریم آمده است که «کَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ- » حقا که آن چه به دست آوردند بر دلهاشان چیره شده است»[1]
این حجاب برداشتنى نیست و آن تاریکى زدودنى نه. دل را در غلافى کرده است که شکستن آن ممکن نباشد و بندى بر اندیشه نهاده است که بریدن آن نتواند. که این بند درونى است و آن پوشش غیبى، مگر باز لطف خدا شامل گردد. آن چه از دنیا بدو دل بندند آدمى را از خدا باز مىدارد. اگر خدا جویى باید ترک دنیاوى گویى، و بسیار کسانند که این حقیقت را مىدانند لیکن از بیم آبرو و شهرت یا از روى تکبّر و نخوت همچنان راه کفر در پیش مىگیرند و دین را نمىپذیرند.
بند غیبی: همان بند پنهان ودرونی است.
نی، مشو نا مید وخود را شاد کن: اشاره است به حدیث نبوی: «نومیدى از رحمت خدا و ایمنى از مکر او کفر است»[2] گناه هر چند بزرگ باشد و کیفر سخت را مستوجب گردد، نومیدى از رحمت خدا از آن بزرگتر است.
مُحِب: دوستدار.
عفو: بخشایش.
ناسور: زخم چرکین و عمیق است و در نقطهاى از بدن پدید آید و ریشه آن در عمق نسجها بود و بدین جهت درمان آن دشوار باشد. کنایه از مشکل درونی سالکان است.
( 3258) شاهد تو حجاب و پرده روى شاهد است راهنما و مرشد تو سد گفتار مرشد است.( 3259) اى بسا کفار که سوداى دین بسر دارند ولى ناموس و تکبر و امثال اینها سد آنها بوده و نمىتوانند بدین بگروند.( 3260) بند و سد تو پنهان است ولى از آهن سختتر و محکمتر است زنجیر و سد آهنى را تبر پاره مىکند. ( 3261) و مىتوان بند آهنى را با تبر جدا کرد ولى براى بند غیبى کسى چارهاى سراغ ندارد. ( 3262) اگر کسى را زنبور نیش بزند طبیعت او شروع بدفاع مىکند.( 3263) اما اگر زخم نیش از هستى تو باشد طبع تو تابع هستى تو است و دفاع نتواند و درد نیش ساکن نشود.( 3264) سینهام براى شرح این مطلب در جوش است ولى مىترسم باعث نومیدى شود. ( 3265) نه ناامید نشو و با کمال امیدوارى در پیشگاه آن فریادرس فریاد کرده.( 3266) عرض کن اى آن که عفو را دوست دارى ما را بیامرز و اى طبیب مهربان درد و رنج کهن ما را شفا بده.
مولانا میگوید: اگر کبر و توجه به مردم روزگار(آن و این) نبود، بسیاری از کافران سودای دین داشتند و ایمان میآوردند. اگر چه این حجاب و بند پنهان است، ولی از آهن بدتر است؛ یعنی قویتر و استوارتر از آهن است؛ زیرا زنجیر آهنین را تبر میتواند از هم پاره کند. به عنوان مثال، اگر زنبور، کسی را نیش بزند و دردمندش کند، همان لحظه به تکاپو میافتد تا نیش را از بدن بیرون کشد و آرام گیرد. ولی اگر زخم نیش از وجود شخص برخیزد، گرچه بسیار قویتر است، اما چه بسا به تکاپو نیفتد، چون به ظاهر دردی احساس نمیکند. مولانا میگوید: دوست دارم از دشواریهای رهایی از درد خودبینی بیشتر بگویم، ولی میترسم، شنونده از ادامه راه سلوک ناامید شود. اما نه! نومید مشو! با تکیه به پروردگار هر کار دشواری آسان میشود. از خدا بخواه و بگو: ای دوستدار عفو و گذشت! از ما درگذر و ای طبیب زخمهای سخت و کهنه! ما را درمان کن. دعای مولانا، برگرفته از این حدیث است که: «اللهم انّک عفوٌّ تُحِبُّ العَفوَ فَاعفُ عنّی» شمس گوید: همه حجابها یک حجاب است، جز آن یکی هیچ حجاب نیست؛ آن حجاب، خود است.حافظ نیز می گوید: « تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز»
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |