دوری گزیدن از جُهّال یک دستور الهی است.
( 2068)آن مسلمان ترک ابله کرد و تفت |
|
زیر لب لاحولگویان باز رفت |
( 2069)گفت چون از جد و بندم وز جدال |
|
در دل او پیش میزاید خیال |
( 2070)پس ره پند و نصیحت بسته شد |
|
امر اعرض عَنهُمُ پیوسته شد |
ابله: همان کسی است که خرس را از کام اژدها نجات داد و خود فریب دوستی خرس را خورد.
تفت: به معنای تند و شتابان است.
لا حَول: مختصر از «لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إلاَّ بِاللّهِ العَلِىِّ العَظِیم: هیچ توانایى و نیرویى نیست جز از (جانب) خداى برتر بزرگ.» این عبارت را هنگام استعجاب یا پناه بردن به خدا از شر دیو و وسوسه، بر زبان آرند.
اعرض عَنهُمُ : یعنی ای پیامبر(ص)از منکران روی بگردان و بگذار آنچه میگویند بر سرشان بیاید.»:«وَإِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى یَخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ »:هرگاه کسانى را دیدى که آیات ما را استهزا مىکنند، از آنها روى بگردان تا به سخن دیگرى بپردازند! [1]
راه پند بسته شدن: هنگامى است که نَعُوذ بِاللّه دل را پردهاى فرا گیرد که پند در آن کارگر نشود، و در اصطلاح عارفان آن را «حجاب رَین» گویند که برگرفته است از آیه «کَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ» نه چنان است بلکه بر دلهاشان چیره شده و پوشانده است، آن چه را که مىورزیدند.»[2]
( 2068) آن ناصح مسلمان آن ابله را ترک کرده و لا حول گویان براه افتاد. ( 2069) و با خود گفت چون از کوشش و جدیت من در پند و جدال او بیشتر سوء ظن پیدا کرده و بخیال مىافتد. ( 2070) پس راه پند و نصیحت بسته شده و موقع امر خداوندى رسیده است که فرمود «فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ» .
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |