از عدالت نبود حکم نمودن به گمان . [نهج البلاغه]
عرشیات
قصه بازرگان وطوطی(16)
شنبه 92 آذر 2 , ساعت 7:45 صبح  

نظر مولانا در باره حلال و حرام و تفاوت آن با عقیده فقها و زهّاد،

تأثیر غذای مادی بر روح

(1653)لقمه‌ای کو نور افزود و کمال

 

آن بود آورده از کسب حلال

(1654)روغنی کآمد چراغ ما کُشد

 

آب خوانش، چون چراغی را کُشد

(1655)علم و حکمت زاید از لقمه حلال

 

عشق و رقت آید از لقمه حلال

(1656)چون ز لقمه تو حسد بینی و دام

 

جهل وغفلت زاید، آن را دان حرام

(1657)هیچ گندم کاری و جو بر دهد؟

 

دیده‌ای اسبی که کُرّه خر دهد؟

(1658)لقمه تخم است و برش اندیشه‌ها

 

لقمه بحر و گوهرش اندیشه‌ها

(1659)زاید از لقمه حلال اندر دهان

 

میل خدمت، عزم رفتن آن جهان

لقمه‌ای کو نور افزود و کمال: مولانا، حلال و حرام بودن را، از اثر آن در روحیات آدمی می‌سنجد و در این‌باره میزان‌های عقلی و نقلی را که معتزله و اشاعره بر سر آن بحث و جدل دارند، ملاک قرار نمی‌دهد. در مورد غذاها و تأثیر آن بر آدمی در جای دیگر مثنوی آمده است که: غذا گاهی راه تحصیل معرفت بر انسان سالک را می‌بندد.

این خورد گردد پلیدی زو جدا

 

آن خورد، گردد همه نور خدا

رقت: یعنی نرم دلی.

چون ز لقمه تو حسد بینی و دام: یعنی لقمه حرام در انسان، حسد و گمراهی و نادانی می‌آفریند.

آن جهان: یعنی عالم غیب.

میل خدمت: یعنی از لقمه حلال میل به خدمت به پروردگار و بازگشت به سوی او است.

 

( 1653) لقمه‏اى که نور و کمال را پرورش داده و زیاد مى‏کند آن است که از کسب حلال بدست آمده باشد.( 1654) روغنى که چراغ را خاموش کند روغن نیست بلکه آب است.( 1655) از لقمه حلال علم و حکمت تولید شده عشق و نرم دلى بوجود مى‏آید. ( 1656) اگر از لقمه‏اى حسد و دام به بینى و جهل و غفلت از آن بزاید بدان که آن لقمه حرام است.( 1657) هیچ دیده‏اى که گندم بکارى و جو سبز شود یا اسبى کره خر بزاید؟( 1658) لقمه بمنزله تخم است که میوه آن اندیشه‏هاى تو است لقمه بمنزله دریایى است که گوهرش خیالات و صفات تو است.( 1659) از خوردن لقمه حلال میل بخدمت خلق و تمایل بعالم دیگر تولید مى‏شود.() از اثر لقمه حلال حضور قلب پیدا کرده و چشمت روشن مى‏گردد.

مولانا می گوید: طفل جان از شیر شیطان بازکردن وگرسنگی کشیدن بدین معنا نیست که خود را تا سر حدّ مرگ گرسنه نگه‌دار، بلکه برای هر کسی مطابق موازین شرعی و ضوابط تربیتی، چیزهایی حلال یا حرام است و برای آن که نور معرفت الهی در دل سالک بتابد، باید فقط چیزهایی را بخورد که بر او حلال است. زیرا لقمه حرام در انسان، حسد و گمراهی و نادانی می‌آفریند. هم چنین میل به خدمت به پروردگار و بازگشت به سوی او از لقمه حلال است.

بزرگان عرفا، در امر خوردنى و بدست آوردن لقمه‏ى حلال سخت دقیق بوده‏اند و حلال خوردن را شرط صفاى باطن و قبول دعا شمرده‏اند و در تقوى و ورع دقت شگرفت داشته‏اند و نکات دقیق در آن باب گفته‏اند.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
<   <<   11      
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 349 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1401975 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]