هان ! دشمنی با یکدیگر، زداینده است .مقصودم زداینده مو نیست، که زداینده دین است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
عرشیات
خداحافظ ای ماه بزرگ خدا(1)
سه شنبه 94 تیر 23 , ساعت 11:37 عصر  

 

خداحافظ ای ماه بزرگ خدا

دعای امام سجاد(ع) در وداع با ماه مبارک رمضان 

ماه مبارک رمضان رو به پایان است و اندوه را برای همگان، چه کسانی که آنرا قدر دانسته‌اند و چه افرادی که این فرصت را سوزانده‌اند به همراه دارد. امام سجاد(ع) برای وداع با این ماه دعایی دارد که با هم  به بخشهایی از آن نگاهی خواهیم داشت:

خداحافظ ای ماه بزرگ خدا

«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَکْبَرَ وَ یَا عِیدَ أَوْلِیَائِهِ الْأَعْظَمَ»، این عبارت «السلام علیک» را دیگر خودتان می‏توانید ترجمه کنید. الآن گفتم: یعنی خداحافظ! خداحافظ ای ماه بزرگ خدا و عید بزرگ اولیای خدا! «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَکْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ یَا خَیْرَ شَهْرٍ فِی الْأَیَّامِ وَ السَّاعَاتِ» خداحافظ ای بزرگ‏ترین همراه از میان زمان‏ها و اوقات؛ و بهترین ماه‏ها در ایّام و ساعات.

امام زین‏العابدین چه تعبیراتی می‏کند، «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِیهِ الْآمَالُ وَ نُشِرَتْ فِیهِ الْأَعْمَالُ» خداحافظ ای ماهی که آرزوهایمان در تو نزدیک شد؛ یعنی امیدمان این بود که ماه رمضان بیاید و بتوانیم خودمان را اصلاح کنیم و گرفتاری‏هایمان را برطرف کنیم. خداحافظ ای ماهی که اعمال نیک در تو منتشر شد؛ واقعاً هم همین بود که هر کسی در حد خودش اعمال صالح انجام می‏داد.

دوری تو برایم سخت است، ای مونس من

«السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ قَرِینٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً وَ أَفْجَعَ فِرَاقُهُ مَفْقُوداً» خداحافظ ای همراه من که ارزش تو بالا بود و اکنون که می‏روی دلم را به درد می‏آوری. فراق تو برای من بسیار دردناک است.

تعبیر سید السجادین این است که: «وَ أَفْجَعَ فِرَاقُهُ مَفْقُوداً» فراق تو بسیار دردناک است. «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ أَلِیفٍ آنَسَ مُقْبِلًا فَسَرَّ» خداحافظ ای مونس من، که وقتی آمدی من را خوشحال ‏کردی، «وَ أَوْحَشَ مُنْقَضِیاً فَمَضَی» و اکنون که می‏روی، من را به وحشت می‏اندازی، که بدون تو چه کنم. آن موقع خوشحال شدم، اما الآن چه؟ از دوری تو هراسانم.

خداحافظ ای ماه دوری از زشتی‏ها

«السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ مُجَاوِرٍ رَقَّتْ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ قَلَّتْ فِیهِ الذُّنُوبُ» خداحافظ ای همراه من که تا بودی، دل من رقیق بود و از آن سر سختی هایش، بیرون آمده بود. من در این ماه لطیف شده بودم و به سراغ خدا می رفتم، « قَلَّتْ فِیهِ الذُّنُوبُ »، وقتی که تو آمدی، گناهانم کم شد. «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ نَاصِرٍ أَعَانَ عَلَى الشَّیْطَانِ وَ صَاحِبٍ سَهَّلَ سَبِیلَ الْإِحْسَانِ» خداحافظ ای یاوری که کمک کردی تا من بر شیطان غلبه کنم و ای همراهی که راه‏های نیکی را بر من آسان کردی.

خداحافظ ای ماه آزادی از دوزخ

«السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا أَکْثَرَ عُتَقَاءَ اللَّهِ فِیکَ وَ مَا أَسْعَدَ مَنْ رَعَى حُرْمَتَهُ بِکَ» خداحافظ ای ماهی که تعداد آزادشده‏گان از آتش جهنم در تو زیاد شد. این اشاره به همان روایتی است که خداوند در هر شب، به هنگام افطار هزار، هزار کس را از آتش جهنم نجات می‏داد؛ در شب‏های جمعه هر یک ساعت، این‏طور می‏کرد و در شب آخر ماه رمضان به مقدار تمام کسانی که در کلّ این ماه از آتش نجات داده است را نجات می‏دهد. ای خدا! آیا می‏شود که امشب ما هم یکی از این آزاد شده‏ها باشیم؟ سعادتمند شد کسی که حریم احترام تو را رعایت کرد.

«السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا کَانَ أَمْحَاکَ لِلذُّنُوبِ وَ أَسْتَرَکَ لِأَنْوَاعِ الْعُیُوبِ» خداحافظ ای ماهی که گناهان را پاک کردی و محو نمودی و همه عیب‏ها را، هر چه که بود، پوشاندی. « السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا کَانَ أَطْوَلَکَ عَلَى الْمُجْرِمِینَ وَ أَهْیَبَکَ فِی صُدُورِ الْمُؤْمِنِینَ» خداحافظ ای ماه! چه‏قدر برای گناه‏کاران طولانی بودی و چه‏قدر برای مؤمنین عظمت داشتی!

خوشا به حال کسانی که قدر دانستند

تمام این جملاتی که زین‏العابدین(ع) در این خداحافظی بیان می‏فرماید، گویای این مسأله است که این ماه چه ارزش و عظمتی دارد. بدانید که دارید از چه گوهر گرانبهای زمانی، خارج می‏شوید! شما در چه مقطع زمانی بودید که بهترین فرصت‏ها را برای اصلاح دین و دنیایتان داشتید! خوشا به حال کسانی که استفاده کردند! خوشا به حال کسانی که قدر این زمان را دانستند! خوشا به حال آنانی که قدر این ماه رمضان را دانستند و توانستند گره‏هایشان را باز کنند! چه گره‏های دنیایی، چه اخروی.

«السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ لَا تُنَافِسُهُ الْأَیَّامُ» خداحافظ اى ماهى که هیچ ماه دیگری از تو برتر نیست. «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ هُوَ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ» خداحافظ اى ماهى که تا تو بودى، امن و سلامت بود.

«السَّلَامُ عَلَیْکَ غَیْرَ کَرِیهِ الْمُصَاحَبَةِ وَ لَا ذَمِیمِ الْمُلَابَسَةِ» خداحافظ اى ماهی که نه در همنشینی با تو ناراحتی وجود داشت و نه بدی و ناپسندی در حضور تو بود. «السَّلَامُ عَلَیْکَ کَمَا وَفَدْتَ عَلَیْنَا بِالْبَرَکَاتِ وَ غَسَلْتَ عَنَّا دَنَسَ الْخَطِیئَاتِ» ماهم در بعضی موارد برای خداحافظی می‏گوییم به سلامت! خوش آمدی! حضرت می‏فرمایند: ای ماه رمضان خداحافظ و به سلامت! همان‏گونه که تو بر ما با برکات فراوان و سلامتی فرود آمدی و ناپاکی‏های گناه را از ما زدودی و ما را از خطاها شست و شو دادی!

ناراحت از رفتن تو و چشم انتظار آمدن دوباره‏ات

«السَّلَامُ عَلَیْکَ غَیْرَ مُوَدَّعٍ بَرَماً وَ لَا مَتْرُوکٍ صِیَامُهُ سَأَماً» خداحافظ که در این وقت وداع، نه از تو ناراحتیم و نه از روزه‏داری‏ات خسته شده‏ایم. «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ مَطْلُوبٍ قَبْلَ وَقْتِهِ وَ مَحْزُونٍ عَلَیْهِ قَبْلَ فَوْتِهِ» خداحافظ از جانب من که خواستار تو بودم و پیش از آمدنت خوشحال بودم که تو خواهی آمد و اکنون هم که می‏خواهی بروی، اندوهگین شده‏ام که از دوری‏ات چه کنم! «السَّلَامُ عَلَیْکَ کَمْ مِنْ سُوءٍ صُرِفَ بِکَ عَنَّا، وَ کَمْ مِنْ خَیْرٍ أُفِیضَ بِکَ عَلَیْنَا» خداحافظ که چه بدی‏هایی را از ما دور کردی و چه خیراتی را با آمدنت نصیبمان کردی!

 


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
ضیافت الهی بهار نیایش ودعا(27)
پنج شنبه 94 تیر 4 , ساعت 1:4 صبح  

 

چکامه ختام


خدای من!خواندمت، پاسخم گفتی؛ از تو خواستم، عطایم کردی؛
به سوی تو آمدم، آغوش رحمت گشودی؛ به تو تکیه کردم، نجاتم دادی؛
به تو پناه آوردم، کفایتم کردی؛

عزیزا!
از خیمه‌گاه رحمتت بیرونمان نکن. از آستان مهرت نومیدمان مساز .
از درگاه خویشت ما را مران.

دلبرا!
چگونه ناامید باشم، در حالی که تو امید منی! چگونه سستی بگیرم، وخواری پذیرم که تو تکیه‌گاه منی!
ای آنکه با کمال زیبایی و نورانیت خویش،
آنچنان تجلی کرده‌ای که عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده….

پروردگارا

به من بیاموز دوست بدارم کسانی را که دوستم ندارند...

عشق بورزم به کسانی که عاشقم نیستند...

بگریم برای کسانی که هرگز غمم را نخوردند...

محبت کنم به کسانی که محبتی در حقم نکردند

خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن 

ز غم های دگر غیر از غم عشقت رها کن 


خدایا بی پناهم، ز تو جز تو نخواهم         

اگر عشقت گناه است، ببین غرق گناهم

 


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
ضیافت الهی بهار نیایش ودعا(26)
پنج شنبه 94 تیر 4 , ساعت 12:59 صبح  

درکوی عشق « مناجات المحبین»

خداوندا!

کیست که ساغر محبت از دست تو نوش کرد وحلقه بندگی دیگری در گوش کرد ؟!

کدامین نرگس ، پای نیاز در چشمه تو شست وچشم شیفتگی به تو  ندوخت ؟

 خدایا!

کدامین کهکشان بر گرد تو گشت و واله وحیران تو نگشت ؟

 عزیزا!

کدا مین نیلوفر آبی به عشق تو سر فرود آورد وجاذبه مهر تو دید که به برکه گریخت ؟

 معشوقا !

 کدامین انسان پیشانی عشق بر خاک ربوبیت تو سائید وشیرینی تو چشید ودل به دیگری سپرد ؟

 دلبرا!

کدامین پروانه ، شعله های ملتهب جمال تو دید و به ظلمت پناه برد ؟

 امیدا!

کدامین یوسف به عشق رویای تو آواره نگشت ؟ کدامین یوسف در زیر سر پناه تو به زلیخا پناه داد ؟

 شاهدا!

کدامین موسی در کوره طور گداخته شد حضور رقیب تو را دوام آورد ؟

 ربا!

کدامین مریم کلامی با تو گفت و لب از صحبت دیگران ننهفت ؟

 شور آفرینا!

کدامین محمد در حرا صدای تو شنید ونلرزید ؟

 خداوندا!

گیاه به خشکی گرائیده ما را در جوار جویبار جاری خودت قرار ده واز زلال محبت  خویش سیرابمان کن .

 خدایا!

ما که در دل از دنیا ومافیها کنده ایم ودل به غیر تو نسپرده ام ، درونمان را در کوره ود ّ ومهر خویش خالص گردان .

 خدایا!

ما را از آن دسته از بندگانت قرار ده که پرنده اشتیاقشان را در آسمان آبی لقاء خودت رخصت پرواز دادی وماهی رضایتشان را در دریای قضاء خودت پروراندی ، آنکه زنگار هر چه غیر از آیینه دلشان زدودی تا آنجا  که رخسار تو به تمامه در قلبهای خویش به تماشا نشستند.

خدایا!

ما را از آن بندگانت قرار ده که در دود آتش عشقی که تو در خرمنشان افکندی تصویر روشن تو را دیدند وخانه دل برای ورود تو از اغیار تهی کردند .

آنانکه در فضای خلوصشان جز بوی گل مریم تو نپیچید ودر برکه چشمشان جز نیلوفر آبی تو نرویید، آنانکه بودشان را جز در سجود سپاس تو ندیدند.

آنانکه سینه هایشان مملو از هوای طاعت توست ، آنانکه اسوه های خلایقند واوج ترین پرواز ها در آسمان تو خاص آنان است .

آنکه تو طالب مناجاتشان وخریدار راز ونیازشان هستی .

آنانکه باغچه های دلشان را تو خود وجین می کنی وشاخه های نابجا را از گلدانشان _ که رشد به سوی تو را خدشه دار کن _ تو خود می بری .

 خدایا!

ما را از آنان قرار ده که دلهای حزین غمگینشان با دیدار تو شاد می شود وغنچه های درهم ودردآلوده زندگیشان با آفتاب روی تو گشاده .

آنانکه پیشانیشان سجده گاه عظمت توست وچشمانشان بی خواب خدمت نو واشکهایشان روان خشیت تو وقلبهایشان متعلق محبت تو ودلهاشان لرزان محبتهای تو.

ای آنکه ماهتاب رخسار تو روشنایی راه وزیبایی نگاه عاشقان توست .

ای آنکه تنزه جمالت دلهای عارفان را جلای اشتیاق می بخشد .

ای آرزوی دلهای آرزومندان وای اشتیاق مشتاقان وای امید امیدواران وای عشق عاشقان وای غایت شیفتگان وای نهایت والگان وای درد دردمندان !

آتش عشقت را در خرمن وجودم بیفکن ، تخم دوست داشتنت را در گلدان دلم بکار ، سبزینه محبتت را در برگهای به زردی گرائید وجودم بدوان .

دلم را داغ عشقی بر جبین نه             زبانم را بیانی آتشین ده .

 خدایا!

من عشق به تو را هم از تو میخواهم وعشق به عاشقان تو را وعشق به هر کاری که مرا به تو نزدیک کند .

 خدایا!

عشقت را در دلم انداز وعشق به اولیائت را وعشق به جاده منتهی به سوی تو را وعشق به علامات راهنمای به سوی تو وعشق به زائران تو را وعشق به رائدان راه تو را.

 خدایا!

همزمان با رشد گیاه محبتت در باغچه دلم ، هرچه هرزه گیاه محبت دیگران را بسوزان .

 خدایا!

مرا پایی ده فقط به در خانه تو توانم آمد ودستی که فقط سحوری در خانه تو تو توانم کوفت .

 خدایا!

مرا چشمی ده که فقط گریان تو باشد وسینه ای که فقط سوزان تو .

به من نگاهی ده که جز روی تو نتواند دید و گوشی که جز صدای تو نتواند شنید .

 خدایا!

خودت را معشوق ترین من قرار بده و مرا عاشق ترین خویش .

 خدایا!

مباد که چشمه محبت من به برکه های  گل آلود دیگران بریزد .

 خدایا!

چشم جویبارک عشق مرا به تماشای دریایت روشنی ده .

مباد که دل من اسیر جز تو شود و پیشانی قلبم بر خاک محبت دیگری بساید .

 خدایا!

مباد که عندلیب دلم غزلخوان بستانی دیگر گردد.

 خدایا!

مرغ دلم در دام توست مباد که یاد آشیان کند .

 خدایا!

نکند روز از من بتابی و نشود که نگاه حیرانم را منتظر بگذاری .

 خدایا!

مرا شایستگی بهره مندی از کنارت بخش .

ای پاسخ دهنده وای اجابت کننده ، ای گل بخشش دیگران از گلزار تو ، ای باغبان رحمت .

 منبع : صحیفه سجادیه امام سجاد (ع)


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
ضیافت الهی بهار نیایش ودعا(25)
پنج شنبه 94 تیر 4 , ساعت 12:58 صبح  

اشک معرفت 

ای خنک چشمی که آن گریان اوست

 

وی همایون دل که آن بریان اوست

آخر هر گریه آخر خنده‌ای است

 

مرد آخر بین مبارک بنده‌ای است

هر کجا آب روان، سبزه بود

 

هر کجا اشکی روان، رحمت شود

باش چون دولاب نالان چشم تر

 

تا زصحن جانت بر روید خُضر

اشک خواهی، رحم کن بر اشکبار

 

رحم خواهی، بر ضعیفان رحم آر

د/1 ب/822 ببعد

زاری نشانه درد است و درد حکایت از آگاهی بنده و آشنایی به حقایق دارد. «دولاب» چرخی است که با آن آب از چاه می‌کشیدند. هنگام کشیدن آب بر اثر سنگینی دلو‌های آب، در چرخ، سا‌یش و صدایی بلند می‌شد. این سایش و صدا را مولانا به ناله تشبیه می‌نماید و می‌گوید: دولاب نالان است، چون از دلو آب هنگام کشیدن آب به بالا آب می‌ریزد. مولانا این ریزش آب از دلو را به اشک و چشم تر تشبیه می‌کند. او می‌گوید: اگر همانند دولاب نالان گریه کنی و برای او اشک بریزی، در جان تو سبزی و خرمی پدید می‌آید و شادی معرفت حق و مشاهده حقایق غیبی را ادراک خواهی کرد. «اشک خواهی» یعنی اگر آن زاری، نشان دهنده معرفت را می‌خواهی باید که رحم آوری بر ناتوانان و اشکباران. این کلام مولانا مضمونی از حدیث است که: «‌انّمایرحُم الله من عباده الرٌحماء، ارحم مَن فی الارض یرحمک مَن فی السماء؛ همانا خدا به بندگان رحیم و دلسوز، رحم و شفقت می‌ورزد، به زمینیان رحم کن تا آسمانیان به تو رحم کنند.»

 


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
ضیافت الهی بهار نیایش ودعا(24)
پنج شنبه 94 تیر 4 , ساعت 12:56 صبح  

یاد خدا مایه آرامش دلها
خداوند در سوره انفال آیات 2 تا 4 می فرماید:إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیماناً وَ عَلی‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ2الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ3أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَریمٌ4 « مؤمنان تنها کسانی هستند که هر گاه نام خدا برده شود، دلهایشان ترسان می گردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می شود، ایمانشان افزونتر می گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند. آنها که نماز را بر پا می دارند و از آنچه به آنها روزی داده ایم انفاق می کنند. آری مؤمنان حقیقی آنها هستند، برای آنان درجاتی - مهم - نزد پروردگارشان است و برای آنها آمرزش و روزی بی نقص و عیب است».

برگزیده تفسیر نمونه، ج‏2، ص: 130

(آیه   2و3  پنج صفت ویژه مؤمنان: در آیه گذشته به تناسب گفتگویى که در امر غنایم میان بعضى از مسلمانان روى داده بود سخن از تقوا و پرهیزکارى و ایمان به میان آمد، براى تکمیل این موضوع به پنج قسمت از صفات برجسته مؤمنان اشاره کرده که سه قسمت آن، جنبه معنوى و باطنى دارد و دو قسمت آن جنبه عملى و خارجى، سه قسمت اول عبارتند از «احساس مسؤولیت» و«تکامل ایمان»و«توکل» و دو قسمت دیگر عبارتند از «ارتباط با خدا» و «ارتباط و پیوند با خلق خدا».
نخست مى‏گوید: «مؤمنان تنها کسانى هستند که هر وقت نام خدا برده شود، دلهاى آنها (به خاطر درک عظمت او و احساس مسؤولیت در پیشگاهش) ترسان مى‏گردد» (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ).
سپس دومین صفت آنها را چنین بیان مى‏کند: آنها همواره در مسیر تکامل پیش مى‏روند و لحظه‏اى آرام ندارند «و هنگامى که آیات خدا بر آنها خوانده شود بر ایمانشان افزوده مى‏شود» (وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إِیماناً).
آنها همچنان مردگان زنده نما در جا نمى‏زنند و در یک حال رکود و یکنواختى مرگبار نیستند، هر روز که نو مى‏شود فکر و ایمان و صفات آنها هم نو مى‏شود.
سومین صفت بارز آنها این است که: «تنها بر پروردگار خویش تکیه و توکل مى‏کنند» (وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ).
مفهوم توکل خودسازى و بلند نظرى و عدم وابستگى به این و آن و ژرف نگرى است، استفاده از عالم اسباب جهان طبیعت و حیات، عین توکل بر خداست، زیرا هر تأثیرى در این اسباب است به خواست خدا و طبق اراده اوست. [ نظرات / امتیازها ]

 »برگزیده تفسیر نمونه، ج‏2، ص: 131

4) (آیه - در این آیه موقعیت و مقام والا و پاداشهاى فراوان این گونه مؤمنان راستین را بیان مى‏کند، نخست مى‏گوید: «مؤمنان حقیقى تنها آنها هستند» (أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا).
سپس سه پاداش مهم آنها را بیان مى‏کند: «آنها درجات مهمى نزد پروردگارشان دارند» (لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ).
درجاتى که میزان و مقدار آن تعیین نشده، و همین ابهام دلالت بر فوق العادگى آن دارد.
به علاوه آنها «مشمول مغفرت (و رحمت و آمرزش) او خواهند شد» (وَ مَغْفِرَةٌ). «و روزیهاى کریم (یعنى مواهب بزرگ و مستمر و همیشگى که نقص و عیبى در آن راه ندارد و حد و حسابى براى آن نیست) در انتظارشان مى‏باشد» (وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ).

یاد خدا در زندگی مؤمن جایگاه ویژه ای دارد و در پرتو آن می تواند به آرامش حقیقی دست یابد. و آرامش در پرتو یاد خدا آنگاه نصیب مؤمن می شود که زمینه قلبی و باطنی آن را فراهم کند یعنی آنچنان دلش را از ناپاکی ها و زشتی ها و کدورت های معنوی پاک کند که بتواند حضور خدا را در دل خود احساس کند. نشانه این پاکی احساس ترس به هنگام شنیدن یاد خداست.اگر انسان به آن مطلوب حقیقی برسد به سعادت حقیقی که سعادت حقیقی اش قهرا آرامش به همان معنای فوق همه چیز است به آرامش حقیقی می رسد.
این است که قرآن می فرماید: « الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله » هدایت یافتگان کسانی هستند که ایمان آوردند و قلبهایشان به ذکر خدا اطمینان پیدا می کند و بعد می فرماید: « الا بذکر الله تطمئن القلوب »(رعد / 28)تنها با یاد خدا قلبها اطمینان و آرامش پیدا می کند. یعنی تنها با یاد خدا دلها آرام می گیرد، یعنی رسیدن به هیچ مطلوبی به انسان آرامش حقیقی نمی دهد، یک آرامش موقت می دهد تا وقتی که خیال می کند به مطلوب حقیقی رسیده است، ولی یک مدتی که فطرتش او را از نزدیکبه وی کرد و او را شناخت و درست درک کرد یک نوع عدم سنخیت میان خود و او درک می کند و حالت بیزاری در او پیدا می شود. تنها حقیقتی که اگر به او برسد دیگر محال است نسبت به او بیزاری پیدا کند خداوند متعال است، و این، زمانی است که قلب انسان به " حقیقت "، به " او "، به " توحید " رسیده باشد. اینکه صاحبان ایمان، از بهترین آرامش و آسایش روانی برخوردارند از آن جهت است که جهان را حکیم و علیم و هدفدار می دانند نه بی هدف.
خداوند به عنوان یک قاعده کلى و اصل جاویدان و فراگیر مى فرماید آگاه باشید با یاد خدا دلها آرامش مى گیرد( الا بذکر الله تطمئن القلوب). و در آخرین آیه با ذکر سرنوشت و پایان کار افراد با ایمان مضمون آیات قبل را چنین تکمیل مى کند: آنهائى که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند بهترین زندگى براى آنهاست و سرانجام کارشان بهترین سرانجامها خواهد بود « الذین آمنوا و عملوا الصالحات طوبى لهم و حسن ماب، رعد 29 ».بسیارى از مفسران بزرگ کلمه طوبى را مؤنث اطیب دانسته اند که مفهومش بهتر و پاکیزه تر یا بهترین و پاکیزه ترین است، و با توجه به اینکه متعلق آن محذوف است مفهوم این کلمه از هر نظر وسیع و نامحدود خواهد بود، نتیجه ایکه با ذکر جمله طوبى لهم همه نیکیها و پاکیها براى آنان پیش بینى شده است، از همه چیز بهترینش: بهترین زندگى، بهترین نعمتها، بهترین آرامش، بهترین دوستان، و بهترین الطاف خاص پروردگار، همه اینها در گرو ایمان و عمل صالح است، و پاداشى است براى آنها که از نظر عقیده، محکم و از نظر عمل، پاک و فعال و درستکار و خدمتگذارند.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 426 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1402052 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]