آنکه در فراگیریش پرهیزگاری نورزد، خداوند به یکی از این سه چیزمبتلایش می کند : یا او را در جوانی بمیراند یا وی را در روستاها بیفکند و یا به خدمت پادشاه مبتلا گرداند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
عرشیات
نگاه عاشقانه مولانا به امام علی(ع)(7
دوشنبه 93 تیر 2 , ساعت 5:25 صبح  

 

سؤال کردن آن کافر از علی کرّم الله وجهه، که: بر

چون منی مظفّر شدی، شمشیر از دست چون انداختی

 

( 3787)پس بگفت آن نومسلمان ولی

 

از سر مستی و لذّت با علی

( 3788)که بفرما یا امیرالمؤمنین

 

تا بجنبد جان به تن در، چون جنین

( 3789)هفت اختر هر جنین را مدتی

 

می‏‏کنند ای جان به نوبت خدمتی

( 3790)چون‌که وقت آید که جان گیرد جنین

 

آفتابش آن زمان گردد معین

( 3791)این جنین در جنبش آید زآفتاب

 

کآفتابش جان همی بخشد شتاب

( 3792)از دگر انجم به‌جز نقشی نیافت

 

این جنین، تا آفتابش برنتافت

( 3793)از کدامین ره تعلق یافت او

 

در رَحِم با آفتاب خوب رو؟

 

ولی: یعنی دوست

نومسلمان ولی: یعنی تازه مسلمانِ دوست، منظور این است که کافری که به جنگ مولا علی (ع) آمده بود، دیگر دشمن نبود بلکه دوست شده بود.

مستی ولذت: از پرتوی است که در درون این مرد تابیده بود.

تدبیر: تصرف در سببها و اختیار سببى که مولود را باید.

انجم: جمع نجم: ستاره.

تعلّق: پیوند.

آن پهلوان مغلوب دیگر دشمن نیست، بلکه بر اثر بازتاب‏های معنوی وجود امام در او، نومسلمان و دوست شده است.

سخن از تأثیری است که سیارات آسمان‌ـ به اعتقاد قدماـ در زندگی انسان داشتند. پندارشان این بود که هر یک از هفت سیاره (زُحل، مشتری، مرّیخ، خورشید، زُهره، عُطارد، قمر) اثری در هستی ما می‏‏گذارند، اما هنگامی که جنین در شکم مادر می‌جنبد، از تأثیر آفتاب است. مولانا با طرح این سخن، می‌خواهد روح انسان را به جنینی تشبیه کند که آفتاب نور حق، او را جان می‏‏دهد و آن هم از راه پنهانی که دور از حسّ ماست. تعلیم و ارشاد، تا هنگامی که به نور حق روشن و از عنایت الهی برخوردار نباشد، مانند تأثیر سیارات دیگر است که حرکت و حیات نمی‏‏سازد.

 

( 3794)از ره پنهان که دور از حسّ ماست

 

آفتاب چرخ را بس راه‌هاست

( 3795)آن رهی که زر بیابد قوت از او

 

و آن رهی که سنگ شد یاقوت از او

( 3796)آن رهی که سرخ سازد لعل را

 

و آن رهی که برق بخشد نعل را

( 3797)آن رهی که پخته سازد میوه را

 

و آن رهی که دل دهد کالیوه را

 

کالیوه: به معنى دیوانه، احمق، نادان. لیکن در اینجا به معنى ترسو، افسرده است.

ارتباط جنین با آفتاب از چه راهی به‌وجود می‏‏آید؟ مولانا می‏‏گوید: این ارتباط از راه پنهانی صورت می‏‏پذیرد؛ از راهی که از حیطهْ حواس ما خارج است، زیرا آفتاب در هر لحظه تأثیرات گوناگون به‌وجود می‏‏آورد که فهم بشر به معرفت کنه آن نمی‏‏رسد. این راه همان راهی است که معدن طلا از آن تغذیه می‏‏شود و این راه همان راهی است که سنگ به واسطهْ آن به یاقوت مبدّل می‏‏گردد و به لعل سرخی می‏‏بخشد و اسبان تیزتک را به تاختن توانا می‏‏کند و موجب می‏‏شود برخورد نعل اسبان با سنگ‏های خارا جرقّه ایجاد کند. مضمون این سخن به سوره «عادیات» اشاره دارد: «فَالْمُورِیَاتِ قَدْحًا»: سوگند به تیزتکانی که با سمّ خود از سنگ‏ها، آتش برآورند. [1] در نهایت، این راه همان راهی است که میوه‏ها را می‏‏پزد و دل انسان افسرده و بیمناک را امید و جرأت می‏‏بخشد.



[1] - سوره عادیات، آیهْ ‌2

 


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
<   <<   6   7   8   9      
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 4 بازدید
بازدید دیروز: 611 بازدید
بازدید کل: 1402242 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]