مردی از قبیله خثعم نزد رسول خدا آمد و گفت : «منفورترین کار نزد خداوند چیست ؟».فرمود : «شرک ورزیدن به خداوند» .پرسید : «پس از آن چیست ؟».فرمود : «بُریدن از خویشان» .پرسید : «پس از آن چیست ؟».فرمود : «امر به منکر و نهی از معروف» . [.عبداللّه بن محمّد ـ به نقل از امام صادق علیه السلام ـ]
عرشیات
شرح وتفسیرمثنوی دفتردوم(320)
شنبه 94 مرداد 3 , ساعت 10:57 عصر  

حکایتِ هندو که با یار خود جنگ مى‏کرد بر

کارى و خبر نداشت که او هم بد آن مبتلاست

 

عیب‌جویان گمراه‌ترند

( 3038)چار هندو در یکی مسجد شدند

 

بهر طاعت راکع و ساجد شدند

( 3039)هریکی بر نیتی تکبیر کرد

 

در نماز آمد به مسکینی و درد

( 3040)مؤذن آمد ازیکی لفظی بجست

 

کای مؤذن بانگ کردی وقت هست

( 3041)گفت آن هندوی دیگر از نیاز

 

هی سخن گفتی و باطل شد نماز

( 3042)آن سیم گفت آن دوم را ای عمو

 

چه زنی طعنه برو خود را بگو

( 3043)آن چهارم گفت حمد الله که من

 

در نیفتادم بچه چون آن سه تن

( 3044)پس نماز هر چهاران شد تباه

 

عیب‌گویان بیشتر گم کرده راه

( 3045)ای خنک جانی که عیب خویش دید

 

هر که عیبی گفت آن بر خود خرید

( 3046)زآن‌که نیم او ز عیبستان بده‌ست

 

وآن دگر نیمش ز غیبستان بده‌ست

( 3047)چون‌که بر سر مر تو را ده ریش هست

 

مرهمت بر خویش باید کار بست

( 3048)عیب کردن خویش را داروی اوست

 

چون شکسته گشت جای ارحموست

 آبشخور داستان را مرحوم فروزانفر از مقالات شمس از زبان شمس تبریزی چنین آورده‏اند که:«...چنان که هندویی در نماز سخن گفت، آن هندوِ دیگر که هم در نماز بود می گوید: هی خاموش، در نماز سخن نباید گفتن...» نیز مشابه این داستان را در آثار پیش از مثنوی می توان یافت، ازجمله در عیون الاخبار ، اخبار الزّمان مسعودی، مجمع الامثال میدانی وعجایب نامه از آثار قرن ششم .[1]و کتابهاى دیگر است ولى مطمئناً مولانا در نظم این داستان به مقالات شمس توجه داشته است.

راکع و ساجد شدند: عبارت مقالات شمس چنین است: «هندویى در نماز سخن گفت. آن هندوى دیگر هم در نماز بود. مى‏گوید هى خاموش باش در نماز سخن نباید گفتن.»

مسکینى و درد: کنایت از خاضع شدن و زارى کردن.

جَستن: بر زبان آمدن.

از نیاز: در این‌جا یعنی از ضرورت؛ از روی ناچاری که باید مؤمن را متوجه اشتباه خود کند.

عیب بر خود خریدن: عیب را در خود دیدن.

عیبستان: کنایه از جان حیوانى و آن چه متعلق بدان است غیبستان: کنایت از روح و آن چه متعلّق بدان است که از عالم معنى است.

عیب کردن خویش را...: به عیب خود آگاه شدن موجب مى‏شود که در پى زدودن آن بر آید.

شکسته شدن: به رقّت آمدن، به تضرع افتادن.

ریش: به معنای زخم و جراحت و کنایه از نقاط ضعف و کمبود‏های معنوی است.

اِرحَموا: بر او رحمت آرید. برگرفته است از حدیث «الرِّجالُ عَلَى أربَعَةِ انواع»، که در پایان آن آمده است «وَ رَجُلٌ لا یَدرِى وَ یَدرِى أنَّهُ لا یَدرِى فَهُوَ عاجِزٌ فَارحَمُوه: آن که نمى‏داند و مى‏داند نمى‏داند ناتوان است بر او رحمت آرید.»[2]

 ( 3038) چهار نفر هندو به مسجدى وارد شده مشغول نماز شدند . ( 3039) هر کدام از آنها بیک نیت مخصوص تکبیر گفت و در نماز براز و نیاز پرداخت‏ . ( 3040) در این بین مؤذن وارد مسجد شد یکى از آنها گفت مؤذن وقت نماز نشده و تو اذان داده‏اى؟ . ( 3041) هندوى دیگرى گفت سخن گفتى و نمازت باطل شد . ( 3042) سومى بدومى گفت عمو باو چرا طعنه مى‏زنى خودت را بگو که حرف زدى‏ . ( 3043) چهارمى گفت الحمد للّه که من چون این سه نفر حرف نزدم تا نمازم باطل شود . ( 3044) نماز هر چهار نفر باین طریق باطل شد بلى عیب گویان خود بیشتر گمراه مى‏شوند . ( 3045) خوشا بحال آن کس که از مبدا عیب خود را دیده و هر کس از عیبى نام ببرد او در خود جستجو مى‏کند . ( 3046) براى اینکه چنین کسى یک نیمه‏اش از مبدأ عیب و نیم دیگرش از سرچشمه غیب است‏ . ( 3047) اگر در سر تو ده زخم هست باید خود مرهم بگذارى‏ . ( 3048) عیب کردن هر زخم دواى او است چه وقتى عیب کردى و دل شکسته شدى مورد رحم خواهى بود .

خوشا به حال آن روحی که عیب خود را می‌بیند و هر کس سخن از عیبی می‏گوید، او عیب را در خود جست‌وجو می‏کند نه در دیگران. مولانا در این‌جا به طور کلی از انسان‌ها سخن می‏گوید که یک نیمهْ وجودشان خاکی و مادی و از عیبستان است و نیمهْ دیگر، روحانی و الهی و از غیبستان مولانا می‏گوید: درمان عیب‏های شخصیت این است که عیب آن را بیابی و بگویی؛ و این خود شکستن، باعث لطف و رحم حق یا بندگان حق می‏شود.



[1] - مقالات شمس (ج 2، ص 305)- مآخذ قصص وتمثیلات مثنوی، ص 77

[2] - (شرح کبیر انقروى، ذیل همین بیت)


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
<      1   2   3   4   5      
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 498 بازدید
بازدید دیروز: 678 بازدید
بازدید کل: 1401610 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]