مسلمان، برادرِ مسلمان است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
عرشیات
رمضان بهارنیایش چکامه ختام
پنج شنبه 92 مرداد 3 , ساعت 12:20 صبح  

چکامه ختام

خدایا
خواندمت، پاسخم گفتی؛
از تو خواستم، عطایم کردی؛
به سوی تو آمدم، آغوش رحمت گشودی؛
به تو تکیه کردم، نجاتم دادی؛
به تو پناه آوردم، کفایتم کردی؛

عزیزا  !
از خیمه‌گاه رحمتت بیرونمان نکن 
 .
از آستان مهرت نومیدمان مساز 
  .
از درگاه خویشت ما را مران .

دلبرا!
چگونه ناامید باشم، در حالی که تو امید منی
!
چگونه سستی بگیرم، وخواری پذیرم که تو تکیه‌گاه منی
!
ای آنکه با کمال زیبایی و نورانیت خویش،

آنچنان تجلی کرده‌ای که عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده….

پروردگارا

به من بیاموز دوست بدارم کسانی را که دوستم ندارند...

عشق بورزم به کسانی که عاشقم نیستند...

بگریم برای کسانی که هرگز غمم را نخوردند...

محبت کنم به کسانی که محبتی در حقم نکردند

خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن

ز غم های دگر غیر از غم عشقت رها کن
خدایا بی پناهم، ز تو جز تو نخواهم 

اگر عشقت گناه است، ببین غرق گناهم


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
رمضان بهار نیایش(35)
پنج شنبه 92 مرداد 3 , ساعت 12:13 صبح  

اشک معرفت

 

ای خنک چشمی که آن گریان اوست

 

وی همایون دل که آن بریان اوست

آخر هر گریه آخر خنده‌ای است

 

مرد آخر بین مبارک بنده‌ای است

هر کجا آب روان، سبزه بود

 

هر کجا اشکی روان، رحمت شود

باش چون دولاب نالان چشم تر

 

تا زصحن جانت بر روید خُضر

اشک خواهی، رحم کن بر اشکبار

 

رحم خواهی، بر ضعیفان رحم آر

د/1 ب/822 ببعد

زاری نشانه درد است و درد حکایت از آگاهی بنده و آشنایی به حقایق دارد. «دولاب» چرخی است که با آن آب از چاه می‌کشیدند. هنگام کشیدن آب بر اثر سنگینی دلو‌های آب، در چرخ، سا‌یش و صدایی بلند می‌شد. این سایش و صدا را مولانا به ناله تشبیه می‌نماید و می‌گوید: دولاب نالان است، چون از دلو آب هنگام کشیدن آب به بالا آب می‌ریزد. مولانا این ریزش آب از دلو را به اشک و چشم تر تشبیه می‌کند. او می‌گوید: اگر همانند دولاب نالان گریه کنی و برای او اشک بریزی، در جان تو سبزی و خرمی پدید می‌آید و شادی معرفت حق و مشاهده حقایق غیبی را ادراک خواهی کرد. «اشک خواهی» یعنی اگر آن زاری، نشان دهنده معرفت را می‌خواهی باید که رحم آوری بر ناتوانان و اشکباران. این کلام مولانا مضمونی از حدیث است که: «‌انّمایرحُم الله من عباده الرٌحماء، ارحم مَن فی الارض یرحمک مَن فی السماء؛ همانا خدا به بندگان رحیم و دلسوز، رحم و شفقت می‌ورزد، به زمینیان رحم کن تا آسمانیان به تو رحم کنند.»


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
رمضان بهار نیایش(34)
پنج شنبه 92 مرداد 3 , ساعت 12:12 صبح  

ارزش گریه و سوز قلبی

انکسار و رقّت قلب و لطافت روح، از ثمرات ایمان است.دل‌های سنگین و قسی از نور ایمان تهی هستند. از‌این‌روست که در ادعیه شریفه، گریه و خضوع قلبی بسیار مورد تأکید قرارگرفته است. حضرت علی× در انتهای دعای کمیل می‌فرماید: «ارحم من رأس ماله الرجاء وسلاحه البکاء؛ رحم آر بر کسی که سرمایه‌ای جز امید و سلاحی جز گریه ندارد.» حضرت عیسی(ع) در پاسخ به سؤال حواریون که چه کسی در ملکوت آسمان‌ها والاتر است، فرمود: هر آینه به شما بگویم، تا بازگشت نکنید و مثل طفل کوچک نشوید، هرگز به ملکوت آسمان‌ها داخل نخواهید شد. پس هرکه مانند بچه‌ای کوچک، خود را فروتر سازد، در ملکوت آسمان بزرگ‌تر است.

تا نگرید ابر کی خندد چمن

 

تا نگرید طفل کی جوشد لبن

طفل یک روزه همی داند طریق

 

که بگریم تا رسد دایه‌ْ شفیق

تو نمی‌دانی که دایه‌ْ دایگان

 

کم دهد بی‌گریه شیر او رایگان

گفت فلیبکوا کثیرا گوش دار

 

تا بریزد شیر فضل کردگار

گریه‌ْ ابر است و سوز آفتاب

 

استن دنیا همین دو رشته تاب

گر نبودی سوز مهر و اشک ابر

 

کی شدی جسم و عرض زفت و سطبر

کی بدی معمور این هر چار فصل

 

گر نبودی این تف و این گریه اصل

د/5 ب/135 ببعد


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
رمضان بهار نیایش(33)
پنج شنبه 92 مرداد 3 , ساعت 12:11 صبح  

جان جاهل زین دعا جز دور نیست

 

زآن که یا رب گفتنش دستور نیست

بر دهان و بر دلش قفل است و بند

 

تا ننالد با خدا وقت گزند

داد مر فرعون را صد ملک و مال

 

تا بکرد او دعوی عز و جلال

در همه عمرش ندید او درد سر

 

تا ننالد سوی حق آن بدگهر

داد او را جمله ملک این جهان

 

حق ندادش درد و رنج و اندهان

درد آمد بهتر از ملک جهان

 

تا بخوانی مر خدا را در نهان

خواندن بی درد از افسردگیست

 

خواندن با درد از دل‌ بردگیست

آن کشیدن زیر لب آواز را

 

یاد کردن مبدا و آغاز را

آن شده آواز صافی و حزین

 

ای خدا وی مستغاث و ای معین

د/3 ب/198 ببعد

توجه به حق، نیازمند کششی از جانب اوست. روح و روان انسان نادان از حقیقت این نیایش به دور است، زیرا نادان مجاز به ذکر حق نیست؛ البته چون معرفت ندارد، نمی‌تواند نیایش کند. بر دهان و قلب انسان نادان، قفلی از هوا و حماقت نهاده شده تا به هنگام اضطرار و گزند به درگاه خدا ناله سر ندهد. این مطلب اشاره دارد به آیه 7 سوره بقره که‌: {  zNtFyz    ª!$#    4?n?tã    öNÎgÎ/qè=è%    4?n?tãur  öNÎgÏèôJy?#?n?tãuröNÏdÌ?»|Áö/r&×ouq»t±Ïî...} شکوه و قدرت فرعون نیز قهر الهی است، چون اشتغال به دنیا، او را از توجه به حق بازداشت. او در سراسر زندگی به هیچ‌ گرفتاری و یا درد سری مبتلا نشد تا مبادا به درگاه الهی ناله سردهد.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
رمضان بهار نیایش(32)
پنج شنبه 92 مرداد 3 , ساعت 12:10 صبح  

ذوق دعا و نیایش، نشانه کشش و جذبه حق

آن یکی الله می‌گفتی شبی

 

تا که شیرین می‌شد از ذکرش لبی

گفت شیطان آخر ای بسیارگو

 

این همه الله را لبیک کو

می‌نیاید یک جواب از پیش تخت

 

چند الله می‌زنی با روی سخت

او شکسته ‌دل شد و بنهاد سر

 

دید در خواب او خضر را در خضر

گفت هین از ذکر چون وا مانده‌ای

 

چون پشیمانی از آن کش  خوانده‌ای

گفت لبیکم نمی‌آید جواب

 

زان همی‌ترسم که باشم رد باب

گفت آن الله تو لبیک ماست

 

و آن نیاز و درد و سوزت پیک  ماست

حیله‌ها و چاره‌جویی‌های تو

 

جذب ما بود و گشاد این پای تو

ترس و عشق تو کمند لطف ماست

 

زیر هر یا رب تو لبیک‌هاست

د/3 ب/189 ببعد

مولانا در جایی دیگر از مثنوی می‌گوید: این‌که پروردگار راه دعا را بر ما می‌گشاید، جواب او به دعای ماست؛ در‌این‌جا این مضمون را روشن‌تر و بازتر بیان می‌کند. «با روی سخت» یعنی با سماجت و پر‌رویی. «خِضر» همان معلم حضرت موسی(ع) و ساقی آب حیات است. و «خُضرَ» یعنی سبزه‌زار. «از آن کش خوانده‌‌ای» یعنی از‌آن‌رو که خدا را خوانده‌ای. «رد باب» مردود درگاه حق. خضر چون مرد واصل به حق است، از جانب حق پاسخ می‌دهد. «لبیک ما» یعنی لبیک خدا. «جذب ما بود» اشاره به این معناست که تا کششی از جانب حق نباشد، کوشش بنده به وصال نمی‌انجامد. نکته ظریف‌تر آن که، اگر کشش الهی و جذبه حق نباشد‌، کوششی (حال دعایی) وجود ندارد. مولانا می‌گوید: ترس از خدا و عشق به خدا، هر دو کششی از جانب حق هستند و خدا به دعا و زاری مرد حق همواره پاسخ می‌دهد. «یار بی زو شصت لبیک از خدا».


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 287 بازدید
بازدید دیروز: 328 بازدید
بازدید کل: 1403647 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]